امشب خونه والدینش مونده و من هیچی جز بالشتش برای چلوندن ندارم!
من لب اردکیم رو میخوام.
عطر هلوییش رو میخوام.
اون خنده های نخودیش رو میخوام.
اصلا چشم غره های ترسناکش رو هم میخوام!
![](https://img.wattpad.com/cover/299304234-288-k573536.jpg)
YOU ARE READING
Carrot & Mint
Fanfiction《تا حالا فکر میکردم اون زیباترین لبخند ها رو داره اما امروز متوجه شدم علاوه بر اون، زیباترین صدای جهان رو هم از آنِ خودش کرده!》 _______________________________________________________ پارت های کوتاه Genre : School life- fluff-Homosexuals romance Cou...
Part 115
امشب خونه والدینش مونده و من هیچی جز بالشتش برای چلوندن ندارم!
من لب اردکیم رو میخوام.
عطر هلوییش رو میخوام.
اون خنده های نخودیش رو میخوام.
اصلا چشم غره های ترسناکش رو هم میخوام!