اگه حرکت انگشت های کوچولوش بین پشت موهام رو همین الان تموم نمیکرد، همونجا تکیه داده به شونه اش خوابم میبرد!
این کله هویجی جوجه ای بعد از بوسه امون با لپ های گوجه فرنگی شده چشم هام رو گرفت و سرم رو به سمت راست چرخوند تا خجالتش رو نبینم!
از این به بعد همیشه باید به شونه اش تکیه بدم.
لعنتی خیلی خوشبو و آرامش بخشه!!
( منم دوست دارم گربه رنگ پریده! )
YOU ARE READING
Carrot & Mint
Fanfiction《تا حالا فکر میکردم اون زیباترین لبخند ها رو داره اما امروز متوجه شدم علاوه بر اون، زیباترین صدای جهان رو هم از آنِ خودش کرده!》 _______________________________________________________ پارت های کوتاه Genre : School life- fluff-Homosexuals romance Cou...