توی حیاط پشتی روی صندلی ولو شده بودم و به حدی توی فکر بودم که متوجه اومدن لب اردکی نشدم!
وقتی سیگار روشن مابین لب هام رو برداشت از حضور یکدفعه ایش تکون کوچیکی خوردم.
( سیگار به ریه هات آسیب میزنه یونگی هیونگی! این روز ها هم که مصرفت دو برابر شده!! )
برای اولین بار جوری بهش عصبی شدم که با ناباوری و چشم های شیشه ای با سرعت ازم دور شد!
YOU ARE READING
Carrot & Mint
Hayran Kurgu《تا حالا فکر میکردم اون زیباترین لبخند ها رو داره اما امروز متوجه شدم علاوه بر اون، زیباترین صدای جهان رو هم از آنِ خودش کرده!》 _______________________________________________________ پارت های کوتاه Genre : School life- fluff-Homosexuals romance Cou...