مادر اعظم تمامی موچی های خونه اشون، جوری با ذوق و شوق به مایی که چفت هم نشسته بودیم، زل زده بود که انگار اسکار بردیم!
لعنتی!!
نباید از یادم میرفتم که بهم گفته بود حق نداری تو خونه امون کله هویجی صدام کنی!
خشم موچیِ کله هویجی واقعا ترسناکه!!
YOU ARE READING
Carrot & Mint
Fanfiction《تا حالا فکر میکردم اون زیباترین لبخند ها رو داره اما امروز متوجه شدم علاوه بر اون، زیباترین صدای جهان رو هم از آنِ خودش کرده!》 _______________________________________________________ پارت های کوتاه Genre : School life- fluff-Homosexuals romance Cou...
Part 109
مادر اعظم تمامی موچی های خونه اشون، جوری با ذوق و شوق به مایی که چفت هم نشسته بودیم، زل زده بود که انگار اسکار بردیم!
لعنتی!!
نباید از یادم میرفتم که بهم گفته بود حق نداری تو خونه امون کله هویجی صدام کنی!
خشم موچیِ کله هویجی واقعا ترسناکه!!