از تصور اینکه دو تا کلوچه قراره خونه رو روی سرشون بذارن، میخوام روی تخت کینگ سایزمون بالا پایین بپرم!
لقاح هر دو نفرمون تشکیل شده!
اوایل بخاطر داشتن همزمان دو بچه کوچیک ترسیده بود و قبول نمیکرد اسپرم بده ولی وقتی شرط جراحی شونه ای که برام گذاشته بود رو یادآوری کردم، اولین نفر وارد اتاق شد.
درسته پیدا کردن دو رحم اجاره ای دردسر های خودش رو داشت ولی با لبخند و چشم های هلال شده لب اردکی کناریم تمام سختی هاش از بین رفتن!
YOU ARE READING
Carrot & Mint
Fanfiction《تا حالا فکر میکردم اون زیباترین لبخند ها رو داره اما امروز متوجه شدم علاوه بر اون، زیباترین صدای جهان رو هم از آنِ خودش کرده!》 _______________________________________________________ پارت های کوتاه Genre : School life- fluff-Homosexuals romance Cou...