اتاقش پر از کاکتوس های رنگارنگ و در عین حال کج و کوله است. کاکتوسی که من بهش داده بودم هم در صدر همه اشون قرار داره!
دیوارهای پر از پوستر آرتیست های محبوبش، میز مطالعه مملو از مارکر ها و هایلایتر های جورواجور، کمد دیواری در حال انفجار از حجم زیاد لباس ها ، قالیچه کوچیک زرد رنگ و در آخر تخت تک نفره ی آیرون منش ( Iron man ) هزاران هزار با اتاق خواب سرد و همیشه مرتبم تفاوت داره!
اما می تونم قسم بخورم که بین این همه شلوغی یه نظم خیلی خاصی برقرار هست!

YOU ARE READING
Carrot & Mint
Fanfiction《تا حالا فکر میکردم اون زیباترین لبخند ها رو داره اما امروز متوجه شدم علاوه بر اون، زیباترین صدای جهان رو هم از آنِ خودش کرده!》 _______________________________________________________ پارت های کوتاه Genre : School life- fluff-Homosexuals romance Cou...