بچه هاااا الان نتم رو روشن کردم دیدم کامنتا ترکیده و همتون پانیک کردین😐
بچه ها من نگفتم این پارت یا پارت بعد پارت آخره گفتم فیک دو تا پایان داره.یکی سد و یکی هپی و خب یکیش زودتر از اون یکیه.
البته با اینکه من همیشه هپی مینویسم و فقط اون رو میپسندم ولی اینبار سدش رو بیشتر دوست دارم چون به داستان بیشتر میاد...حالا اینش مهم نیست...مهم اینه که لطفا بهم اعتماد کنید اگه میخواستم سر هم بندی کنم اینقدر آپ فیک طولانی نمیشد.😑
و یه نکته ی مهم دیگه اینکه نمیدونم خوشحالتون میکنه یا نه ولی ما وارد یک سوم پایانی فیک شدیم یعنی مونده هنوز☺پس نگران نباشین به یه سری چیز ها هنوز پرداخته نشده به اونشم میرسیم😊
حالا یه سری سوال ازتون میپرسم اگه دوست داشتین جواب بدین.
1.دوست دارین پایان فیک هپی باشه یا سد؟
اگر هم چیزی مد نظرتونه بگین تو کامنت ها!چون قبلا بودن کسایی که سد دوست داشتن و حتی اومدن گفتن اگه سد نکنی یعنی بلد نیستی بنویسی و متاسفانه صبر نکردن تا ببینن بلدم بنویسم یا نه!😕😞2.دوست دارین تا پایان فیک به چه چیزهایی پرداخته بشه که تا حالا نشده؟
البته حدس میزنم بخواین چی بگین و باید بگم براش صبر نیازه چون نمیخوام روابط فیک غیر منطقی پیش بره!بقیه سوالام یادم رفت😅😂حالا بعدا یادم بیاد مینویسم همینجا.
YOU ARE READING
Goddess of the Moon
Fanfictionالهه ی ماه جونمیون کسیه که تمام عمرش رو تو تنهایی سپری کرده و به اجبار مجبور میشه زمانی که فقط 17 سالشه وارد قلمروی آتش بشه. و داستان زمانی شروع میشه که پسری از قبیله ی آب مجبور میشه برای خوشبختیش بجنگه.توی دنیایی که بیشترش رو پارک چانیول اداره میک...