های گایز😶فایترم
من تازه از سر کار اومدم و باید بگم توقع این حجم از پیام کامنت گریه و فحش به چانیول رو نداشتم🤣🤣🤣
بابت تک تکشون ازتون ممنونم😉🤣فقط اینکه یه کوچولو ناراحتم...اینکه...نمیدونم چطوری بگم...
خودم میدونم نوشتن این فیک و آپش خیلی طولانیه شده و باور کنید من خودم بیش از همه سرش زجر میکشم چون عملا وقتی مینویسم دیگه به هیچ کار فرعی ای نمیرسم ولی...دلیل نمیشه که آبکی تمومش کنم.
دیدم که خیلی ها توی یه چنل بحث کرده بودین و گفته بودین پایان شاد فیک حتما تناسخه...یعنی به نظرتون من اینقدر غیر حرفه ای و ناوارد مینویسم؟
اگه خیالتون رو راحت میکنه باید بگم نه هپی اند ما تناسخ نیست...البته شاید اون هپی گل و بلبلی هم که توقع دارید نباشه ولی خب...
برای سد هم گفتم بهش نزدیکیم نگفتم این پارته که😉
و اینکه خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم ریدر ها فیک من رو یادشون نرفته و حتی میشینن براش با هم بحث میکنن...کلی ذوق کردم سرش و نیشم باز بود همش ممنونم ازتون و یه عالمه بوس به لپ تپلتون😘😘😘
امیدوارم که روند فیک رو خوب جلو ببرم و هیچکس نا امید و دست خالی از اینجا بیرون نره🤣🤣🤣
همه بگین آمین😂
YOU ARE READING
Goddess of the Moon
Fanfictionالهه ی ماه جونمیون کسیه که تمام عمرش رو تو تنهایی سپری کرده و به اجبار مجبور میشه زمانی که فقط 17 سالشه وارد قلمروی آتش بشه. و داستان زمانی شروع میشه که پسری از قبیله ی آب مجبور میشه برای خوشبختیش بجنگه.توی دنیایی که بیشترش رو پارک چانیول اداره میک...