هیونکی بینشون خواب بود و بک نمیدونست الان که خودش اجازهی اونجا بودن چان رو داده کار درستی کرده تا نه. نگاهش رو به چان که از هیونکی چشم برنمیداشت، داد و گفت:
_ عجیبه.صداش آروم و پچ پچ مانند بود ولی چان میتونست بشنوه.
+ چی عجیبه؟
_ تمام این سالها تو خیالم توهم کنارمون رو این تخت میخوابیدی و من... باورم نمیشه که الان واقعی باشه.
چان لبخند مهربونی زد. آروم روی ساعدش بلند شد و خودش رو جلو کشید. تا بک بخواد به خودش بیاد بوسهی طولانی و گرمی رو پیشونیش گذاشت و همونجا زمزمه کرد:
+ واقیه هیونا. خیلی خیلی واقعیه.و ازش جدا شد. بک با چشمهایی که مطمعن بود به هیونکی هم به ارث رسیده نگاش میکرد.
+ تمام این مدت بهشت رو از خودم گرفته بودم. دیگه کافیه... قراره تو خیالت نبودم رو ببینی نه تو واقعیت.
بک لبخند نصف و نیمهایی زد.
+ هیونکی یه بچهی فوقالعادهاس بک. تو خیلی خیلی خوب بزرگش کردی.
چان در حالیکه به جای قبلش برمیگشت و پسرش رو بغل میگرفت گفت. هیونکی که تو خواب و بیداری تشخیص اینکه چه کسی اونطور بغلش کرده سخت بود، قلت زد و سرش رو بیشتر تو سینه چان فرو کرد.
_ هنوز اون روی بدعنق و لجبازش رو ندیدی...
+ حتی اگر اونطوری هم بشه، این واقعیت که بینظیرترین پسر دنیاس از بین نمیره.
بک موافق بود پس فقط سر تکون داد.
+ فکر میکنی تایپ شخصیتیش، چی میتونه باشه؟
مدتها بود به این مسئله فکر میکرد و هربار به جواب جدیدی میرسید.
_ نمیدونم. حس میکنم خلاق...
+ مطمعنا دانا.
_ دانا؟
+ البته. اون باهوشترین پسریه که دیدم. قطعا تایپ شخصیتیش داناعه...
_ هنوز یک هفته هم نیست که میشناسیش چان...
+ همین نمیتونه باعث باشه نظر من واقعیتر باشه؟
_ چطور؟
+ خب... بعنوان کسی که برای اولین بار این بچه رو میبینه و باهاش ارتباط برقرار میکنه، میتونم بگم راحتتر میتونم به این نتیجه برسم که چقدر باهوشه.
بک ترجیح داد دیگه بحث نکنه. اگر چان فکر میکرد پسرشون نابغهاس، چرا باید ذهنیتش رو خراب میکرد؟
+ تمام این مدت... تنها بودی؟یهویی پرسید و بک رو از فکر بیرون آورد.
_ تنها نبودم. هیونکی رو داشتم.
YOU ARE READING
The Type [ Completed ]
Fanfictionدو نفر که آشنا شدنشون یه حادثه، عاشق شدنشون یه اتفاق و جدا شدنشون یه فاجعه بود. دونفری که کنار هم بهترین، شادترین و جذابترین کاپل رو تشکیل میدادن و به دور از هم پر از نقص بودن. دو نفر که سالها پیش مسیرشون رو از هم جدا کردن. یکی برای تحصیل به آمریک...