Pill 11

2.3K 528 515
                                    

با بیرون رفتن استاد از کلاس لویی حس کرد بالاخره آزاد شده . سریع رفت بیرون و آبی به سر و صورتش زد . با اینکه چندین سال برای رفتن به مدرسه این موقع از صبح رو بیدار بوده اما اون هیچ وقت بهش عادت نکرده . حتی شاید هر روز بیشتر از روز قبل از صبح ها متنفر میشه ! 

بدنش رو کمی کش و قوس داد و برای شروع کلاس بعدی پشت میز نشست . مرد خوش پوش و میانسالی وارد کلاس شد و بچه ها ناخودآگاه به احترامش بلند شدن . اون لبخندی زد و صحبت هاش رو شروع کرد

" روز همگی بخیر . من دکتر کوردن هستم . قرار نیست درس مشخصی رو با من بگذرونید اما قراره از این به بعد بیشتر هم دیگه رو ببینیم! من تقریبا همه کاره ی گروه داروسازی ام ؛ گروه ها ٬ همایش ها ٬ مناظره ها و امتحاناتتون زیر نظر من برگزار میشه. امیدوارم که همین اول کار ازم بدتون نیاد چون مجبورم الان برگه هایی رو بینتون پخش کنم که حکم شناسایی شما رو دارن. لطفا بدون استرس و در سکوت کامل به سوالات پاسخ بدین . نتایج رو هم همین امروز اعلام میکنیم . سوالی هست ؟"

کلاس در سکوت باقی موند و برگه ها پخش شد ٬ همه ی بچه ها خودکارهاشون رو برداشتن و با اعلام کوردن امتحان شروع شد . هری و لویی  برای رسیدن به این رشته و دانشگاه اونقدر کتاب های مختلف خونده بودن که جواب دادن به سوال ها براشون کار سختی نبود ؛ البته اگر سوال بیست و هشتم رو نادیده میگرفتیم. کلمه ی شک برانگیزی تو صورت سوال وجود داشت که هر دوی اون ها رو سردرگم کرده بود . فقط چند دقیقه به پایان امتحان باقی مونده بود ، بالاخره هر دوشون یک گزینه رو انتخاب کردن و پاسخ نامشون رو تحویل دادن . بعد از جمع شدن برگه ها چیزی که همه ی بچه ها رو به وجد آورد نحوه صحیح شدن امتحان بود . کوردن برگه ها رو تو دستگاه کم حجمی گذاشت و در چیزی کمتر از پنج دقیقه دستگاه برگه ها رو داخل کشید و اسکنشون کرد . کوردن به قیافه ی متعجب بچه ها نگاه کرد و با خنده گفت 

" میدونم فکر میکردید اینجور دستگاه ها فقط برای تصحیح آزمون های کشوری استفاده میشن اما یادتون نره دانشکده داروسازی خودش یک کشوره و شما قبل از هم کلاسی بودن هم وطن هم دیگه هستین "

کلاس خندید و جیمز ادامه داد 

" متاسفانه یا خوشبختانه الان میخوام نتایج رو اعلام کنم . دو نفر اول این آزمون به عنوان سرگروه انتخاب میشن و بقیه اعضا هم بر حسب نمره تقسیم میشن . باید اینو به یاد داشته باشین که شما علاوه بر خودتون برای گروهتون هم درس میخونید چون اخر هر ترم هر دو گروه رو به کمپ اختصاصی دانشگاه میبریم و گروهی که نمرات و ارائه های ضعیفی داشته باشن باید تمام کار های بچه های گروه قوی تر رو انجام بدن . امیدوارم بعداً از مزخرف بودن این قانون حرفی نشنوم چون  خودم قانون گذار این دانشکده ام. موضوع دیگه ای که باید راجبش باهاتون حرف بزنم اینکه پایان سال تحصیلی دانشجوی برتر دانشکده رو برای جشنواره ی ملی معرفی میکنیم . با اینکه برنده ی این جشنواره شهرت خوبی به دست میاره و جایزه ی خوبی هم نصیبش میشه اما اون فرد باید علاوه بر درس های روتین دانشگاه تحقیقات پیچیده ای رو جلو ببره و سختی های زیادی بکشه ؛ پس اگر نمیتونید این کارو بکنید سعی کنید چند تا از درس ها رو گند بزنید تا دانشجوری برتر نشید ! تنها معیار انتخاب هم نمره هاییه که در طول ترم به دست میارید و سرگروه بودن یا نبودن ملاک نیست ٬ پس بهتره دو نفری که الان سرگروه میشن احساس خفن بودن بهشون دست نده و حسابی خودشونو جمع و جور کنن"

Anxiolytic [L.S]Where stories live. Discover now