pill 52

1.5K 387 74
                                    

چند ماه از اولین روزی که اسکارلت و تیمش به آزمایشگاه اومدن میگذره.

هری و لویی حسابی با بچه های تیم جور شدن و حالا رفت و آمد بین لندن و آکسفورد برای اون ها تبدیل به یک عادت شده.

تیم ماه های اول رو صرف بررسی تمام کم و کاستی های تحقیقات پروفسور اسمیت کرد و حالا نوبت پرداختن به ایده های جدیده.

بیشتر ایده ها متعلق به پزشک تیم،اسکارلت ان. به هر حال اون بیشتر از بقیه راجع به بیماری های پوستی اطلاعات داره و تا زمانی که ایده ای از فیلتر اون عبور نکنه بقیه عملاً کاری برای انجام دادن ندارن. لویی از این حقیقت متنفره برای همین بخش زیادی از وقتش رو صرف خوندن کتاب های پزشکی راجع به پوست و بیماری هاش میکنه. اون همیشه دلش میخواد حرفی برای گفتن داشته باشه!

امروز یکشنبه است پس طبق برنامه همه حق دارن عصر رو آزاد باشن و هر کاری که دوست دارن انجام بدن. لویی امیدواره لوک مثل هفته های پیش بهش کمی اسکیت بُرد یاد بده اما تمام تصوراتش خراب میشن وقتی هری لوک رو به زور میفرسته خونه.

همونطور که داره اینستاگرامش رو بالا پایین میکنه به نایل که تو همه ی عکس ها و استوری هاش در حال خوش گذرونی و خوردن چیز های خوشمزه همراه دوست دخترشه فحش میده و غر میزنه. هری در لپ تاپش رو میبنده و میگه

" بالاخره تموم شد. پاشو بریم"

" کجا بریم؟"

" امروز وقت روان درمانی داری. یادت رفته؟"

" کومان هزا. من خوبم. بیا به جای اون بریم باغ وحش. ببین نایل و فیبی با این زرافه خوشگله چه سلفی ای گرفتن!"

" به وقتش باغ وحش هم میریم. حالا زود باش که زشته دیر برسیم"

" باور کن من خوبم. از آخرین حمله ای که داشتم زمان زیادی میگذره "

" پس الان بهترین فرصته که برای همیشه از شرشون خلاص بشی. من تا تمام خیابون های آکسفورد رو با تو رکاب نزنم بیخیال نمیشم! بلند شو ببینم تنبل"

" من تنبلم؟ من فقط پنج ساعت در شبانه روز میخوابم بی انصاف"

" خب که چی! آدمی که دو ساعت در هفته رو صرف سلامت روان خودش نمیکنه تنبله "

" یه یه یه "

" چیزی گفتی؟"

" نه ... فقط داشتم میگفتم تو باید تا اونجا بِرونی"

" مطمئنی؟"

" اوهوم "

" یک هفته نشده که به لطف دست فرمون بی نظیرم رفتیم تو دیوارا ! مثل اینکه از جونت سیر شدی"

" اشکالی نداره. دو بار دیگه بری تو دیوار یاد میگیری"

هری جلوتر اومد و سوییچ ماشین رو از لویی گرفت. گونش رو بوسید و با ذوق گفت

Anxiolytic [L.S]Where stories live. Discover now