Pill 4

2.3K 561 118
                                    

سمت در قدم برداشت؛ لباساش مرتب کرد و زنگ زد . الکس با تیشرت ساده طوسی و شلوار ورزشی مشکی به استقبالش اومد و ازش خواست روی مبل راحتی کنار شومینه بشینه . بعد از چند دقیقه مرد میانسالی که بی نهایت شبیه الکس بود از اتاق انتهایی خونه بیرون اومد . هری از جاش بلند شد و با احترام با اون مرد دست داد . مادر الکس فنجون قهوه ی خوش عطری رو جلوی هری گذاشت . پدر الکس قدری از قهوه رو نوشید و با مهربونی گفت

" خب پسرم . تو باید هری باشی "

" بله "

" من ویلیامم . پدر الکس "

" از آشناییتون خوشبختم "

" منم همنیطور. خب الکس بهم گفت تو مقاله ای که برای پیرینت پیشت اورده بودیم رو خوندی و راجبش سوال داری . من میشنوم "

هری یکم مکث کرد و گفت

" خب راستش من خواهری دارم که مبتلا به «ای بی» . تو این چند سال خیلی سعی کردم راجب بیماریش و راه های درمانش اطلاعات کسب کنم اما  چیز زیادی دستگیرم نشده .  وقتی مقاله شما رو دیدم واقعا شگفت زده شدم . چیز هایی توش نوشته بودین که تا به حال ندیده بودمشون "

" حق با تو . در کل بخاطر نادر بودن این بیماری تحقیقات زیادی روش انجام نشده . منطقی هم هست چون اولویت درمان با بیماری های فراگیر تره"

" اما شما تو تیتری که راجب درمان بیماری بود نوشته بودین که یک دانشمند چند سال پیش روش کار کرده "

" اره . در واقع اون یکی از دوست های قدیمی من بود که پسرش مبتلا به این بیماری بود . سال ها روی راه های درمان ای بی کار کرد اما متاسفانه مرگ نذاشت به آرزوش برسه "

" چرا کسی تحقیقاتش رو ادامه نداد ؟ "

" خب راستش تحقیقات اون از این تحقیقات دانشگاهی پر سر وصدا که هزاران نفر منتظر به بار نشستنش هستن نبود . اون بیشتر به خاطر پسر خودش این کار رو میکرد . دنبال جار و جنجال و گرفتن مدرک پرفسوری نبود . وضع مالی خوبی هم داشت و تو ازمایشگاه خودش تحقیق میکرد . به جرئت میتونم بگم به جز دوست های نزدیکش کسی از تحقیقاتش با خبر نبود "

" پس برای همین کسی ادامش نداده ... "

" دقیقا ؛ من میخوام با انتشار این مقاله بقیه پژوهشگر ها رو از این موضوع با خبر کنم٬ اگر چه فکر نمیکنم علاقه ی زیادی بهش نشون بدن . این روزا علاقه همه اچ ای وی و سرطانه !"

هری چند ثانیه تو فکر فرو رفت و گفت
" اگر کسی بخواد این تحقیقات ادامه بده باید چیکار کنه ؟"

" اگر بخوام از لحاظ علمی بگم باید یک دارو ساز فوق العاده باشه تا بتونه رو درمان همچین بیماری کار کنه و بعد از اون به یک آزمایشگاه مجهز و بودجه کلان نیاز داره "

Anxiolytic [L.S]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora