/ Tempus /
[ زردِ عزیزم؛
باید بیمعرفتی رو کنار بزارم و به جایِ سنگین کردنِ تو از جوهرِ درد و دلها و شکایتهام، حال و روزِ تو رو جویا شم.
زردِ عزیزم، عمیقا امیدوارم حالت از من بهتر باشه و ازم دلخور نباشی.روزها میگذره و حتی نمیفهمم چطور و کِی به ساعت خیره میشم و انتظار میکشم.
″تهیونگ کِی برمیگرده؟″
این رو از ثانیهها میپرسم.خوشبختانه یا متاسفانه، زمان همه جا حاکمه؛ و تاجِ طلایی رنگِ پادشاهی، تنها متعلق به عقربههاست.
کفشهایِ زمان از رویِ روحِ پاکِ نوزادها و کودکان رد میشه و به روحِ چروکیده و لکه دارِ جوانها و بزرگسالان تبدیلشون میکنه.
و بعد با بیرحمی رنگها رو از مو و چِهرهشون میگیره، و سفید و پیرشون میکنه.
و در آخر، و بیرحمانهتر رویِ جنازههایِ سردشون خاک میریزه.
این کاری هست که زمان میکنه!و حالا جایِ خالیِ تهیونگ رو دقیقهها و ساعتها پر میکنه.
زردِ عزیزم؛
امیدوارم ژورنالی که برایِ تهیونگ خریدم، انعکاسِ ماه رو برگردونه.ولی پس اون کِی برمیگرده؟ ]
″جونگکوک″
″نهمِ نوامبرِ دوهزار و نوزده″/ Tempus /
(اسم)
معنی؛ در زبان لاتین به معنی زمان[نیلی]
YOU ARE READING
「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐋𝐨𝐬𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」
Fanfiction「 زمآن: از دست دادنِ تو 」 「 فصل دوم 」 「 کامل شده 」 ᯈ𝐀𝐛𝐨𝐮𝐭 𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄 𝐬𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝐭𝐰𝐨: زمان، وسیلهای برایِ انتقام از من بود و من مثل انتقامِ بیرحمیِ زمان بودم. در واقع؛ بیرحم ترین انتقامِ زمان، من بودم! من اشباع شدهترین آدمی بودم ک...