/ Idea Theif /
[ من زیادی هول کرده بودم. بدنم از احساسات و هیجان زیاد میلرزید.
و این بلایی هست که دونستن دربارهٔ آینده سرت میاره.از وقتی که لب هام رو از لب هات جدا کردم، منتظرِ ساعت چهار نیمه شب بودم. زمانی که تو به خوابگاه میومدی تا باهم سرِ قرار بریم!
اما من خیلی کم طاقتم در برابرِ تو.
قبل از چهار بود که به خوابگاهت اومدم. بیدار بودی. داشتی لباس میپوشیدی.
حتی تصورش هم نمیکردی که من چقدر خوب میدونم چی توی سرت میگذره.
اما هول کرده بودم. دستام یخ کرده بود.و من کسی بودم که بهت پیشنهادِ قرار گذاشتن اون هم ساعتِ چهارِ صبح رو دادم!
این یه جورایی ایده دزدی بود اما... من میخوام پیش قدم باشم؛ برایِ تو.من بهت جرات میدم تهیونگ، همونطور که قول دادم.]
″جونگکوک″
″بیست و یکم نوامبرِ دوهزار و نوزده″[نیلی]
VOUS LISEZ
「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐋𝐨𝐬𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」
Fanfiction「 زمآن: از دست دادنِ تو 」 「 فصل دوم 」 「 کامل شده 」 ᯈ𝐀𝐛𝐨𝐮𝐭 𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄 𝐬𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝐭𝐰𝐨: زمان، وسیلهای برایِ انتقام از من بود و من مثل انتقامِ بیرحمیِ زمان بودم. در واقع؛ بیرحم ترین انتقامِ زمان، من بودم! من اشباع شدهترین آدمی بودم ک...