⌜𝐨𝐧𝐞 𝐡𝐮𝐧𝐝𝐫𝐞𝐝 𝐧𝐢𝐧𝐞𝐭𝐞𝐞𝐧⌟

504 122 77
                                    


/ Forbearance Barrier /

[ مگه ازم متنفر نبودی؟ چرا دوباره نزدیکم شدی؟
چرا شروع به داد و فریاد کردی و بدبختی‌هام رو توی سرم کوبیدی؟

می‌دونم که وقتی عصبانی میشی، کنترل زبونت رو از دست میدی اما تهیونگ، با من این کار رو نکن!

منی که دیوارِ بزرگِ اشک و غم‌هام فقط نیاز به یه لمس کوتاه داشت تا شروع به سرازیر شدن کنه و غرقم کنه...
و تو بهم اون لمسِ پر از خشم رو دادی!
با حرف های فریاد شده‌ات دیوارِ سد مانندِ خودداریم رو شکستی...

خودم رو سرزنش می‌کنم که جلوت زیر گریه زدم.
بعد بهت دروغ گفتم و پدر و مادرم رو بهونهٔ ناراحتی و گریه‌هام کردم.

اشتباه بود تهیونگ.
من دلم از تو شکسته بود. تویی که تمام دلیل من برای هر نفسم توی این زندگی خاکستری بودی و بدجور دلم رو شکوندی.

تا به حال اینطوری سرم داد نزده بودی!
من که گناهی نداشتم.
اما توهم گناهی نداشتی...

از کجا باید می‌دونستی من و تو چه خاطراتی باهم داشتیم؟
از کجا باید می‌دونستی که چه معنی‌ای برای من داری...

ولی کاش انقدر شیرین نبودی تهیونگ. کاش مثل پسر بچه‌ها ازم معذرت خواهی نمی‌کردی.
حالا چطور قراره کاری کنم تا از هم دور بشیم تا صدمه نبینی... ]

″جونگکوک″            
″چهاردهم اکتبر دوهزار و نوزده″

























[نیلی]

「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐋𝐨𝐬𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」Nơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ