⌜𝐨𝐧𝐞 𝐡𝐮𝐧𝐝𝐫𝐞𝐝 𝐞𝐢𝐠𝐡𝐭𝐞𝐞𝐧⌟

408 107 17
                                    


/ Me & You, Between Clouds /

[ به خاطر تو بود که از اون‌ها خواستم تا بهم یه شانس برای شرکت تویِ مسابقهٔ کوئیدیچ بین اسلیترین و گریفیندور بدن.
بهشون قول دادم که می‌برم.

فقط چون دلم تنگ شده بود‌!
دلم تنگ شده بود برای روزهایی که باهم سوار جارو می‌شدیم و با مسخره بازی دنبال توپِ کوئیدیچ بین ابر‌ها پرواز می‌کردیم و می‌خندیدیم. مثل این بار...

انگار نه انگار که این یه مسابقهٔ مهم بود.
من و تو بودیم و لبخند های عمیق و کوتاهمون بین ابرها، و پرواز...

مهم نبود کی می‌بره. فقط من و تو بودیم.

تا زمانی که یادم اومد دارم چه غلطی می‌کنم!
داشتم می‌بردم!
تو داشتی می‌خندیدی. مگه قرار نبود ازت دور باشم؟
مگه قرار نبود فقط یه پله برای بالا رفتن و ترقیِ تو باشم؟

مهم تو بودی تهیونگ.
باید می‌بردی و ازم متنفر میموندی.

برای همین عقب کشیدم...
و نتیجش هم کتک هایی بود که از هم‌گروهی هام خوردم و بیرون انداخته شدنم از تیم.

ولی ازم متنفر شده بودی...
سرم داد زدی و هُلم دادی.

انگار نقشه‌ام موفقیت آمیز بود.
اما پس چرا انقدر غمگینم و حسِ ناقص بودن دارم؟ مگه همین رو نمی‌خواستم؟

چرا از دوست داشتن و تلاش برای نزدیکی بهت دست نمی‌کشم؟
چرا خسته نمی‌شم؟ ]

″جونگکوک″
″دوازدهم اکتبر دوهزار و نوزده″





























[نیلی]

「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐋𝐨𝐬𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」Nơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ