「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐋𝐨𝐬𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」

⌜𝐭𝐡𝐢𝐫𝐭𝐲 𝐨𝐧𝐞⌟

/ Formidulosus ldolum /

[ زردِ عزیزم ؛
این چند روز ، زمان زیادی رو با تهیونگ گذروندم .

وقتی که برایِ تحقیقِ گیاه‌شناسی‌اش ازم کمک خواست ، واقعا خوشحال بودم که می‌تونم کمکش کنم .

کُ کُ و تحقیقِ گیاه‌شناسی ، این‌ها تنها دلایلی هستن که تهیونگ به سمتم میاد .
فکر میکنم باید بخاطرش ناراحت باشم ولی وقت گذروندن با اون ، به هر دلیلی برام قشنگه .

اون مثلِ بُتِ منه !
شخصی که می‌خوام شبیه‌اش بشم و برایِ لحظه‌ای وقت گذروندن با اون ، بال بال میزنم !

بهش پیشنهاد دادم بخاطرِ کنفرانسش درباره‌ی اون گیاهِ عجیب و غریب ، به یک گلخونه بریم . ما حتی به سختی تونستیم یک تحقیق درباره‌ی اون گیاهِ عجیب بنویسیم .

ولی هیچ کدوم از ما به خوبی نورث‌آمبرلند رو نمی‌شناخت تا یک گلخونه‌ی مجهز رو پیدا کنه .
برایِ همین ما کُلی جست‌و‌جو کردیم تا گیاهِ مَدِ نظرمون رو تویِ ″باغِ گیاه‌شناسیِ سلطنتی″ لندن پیدا کنیم .

زردِ عزیزم ؛
قسمتِ جالبِ ماجرا ، جایی بود که من و تهیونگ تصمیم گرفتیم با پودر پرواز به لندن بریم !

اون فوق‌العاده بود !
اولین تجربه‌ی استفاده از پودرِ پروازِ هر دویِ ما بود . هر دویِ ما ترسیده و هیجان زده بودیم .

و ما دستِ همدیگه رو گرفتیم !
لمسِ دست‌هاش ، پر از احساساتِ عمیق بود .

زردِ عزیزم ؛
بهت گفته بودم که دلم می‌خواد آدم‌هایِ ترسناک رو لمس کنم و تویِ چشم‌هاشون نگاه کنم ؟

تهیونگ ، بُتِ ترسناکی بود که من تویِ چشم‌هاش نگاه کردم و ترحم رو دیدم .
ولی اون یک ترحمِ صادقانه بود .
چشم‌هاش پر از حسِ شوق و هیجان برایِ زندگی بود و ترحم و دلسوزی برایِ من .

و لمسِ دست‌هایِ این بُتِ ترسناک ، مثلِ لمسِ احساساتِ مبهم و مخفی‌شده ، ولی گرمِ زیرِ پوست و بینِ رگ‌هایِ دستش بود !

زردِ عزیزم ؛ اون بُتِ ترسناکِ منه !
با این‌حال که اون من رو می‌ترسونه ، ولی قابلِ پرستشه !
و این مثلِ دیوونگیه !

ما از بینِ شعله‌هایِ آتشِ شومینه ، به یک عتیقه فروشی رسیدیم و بعد از کمی گشتن ، به اون گلخونه‌ی بزرگ و مجهز رسیدیم .

این یک تجربه‌ی جالب و هیجان انگیز با تهیونگ ، اون بُتِ ترسناک بود .
ما باهم خندیدیم و درس خوندیم .

زردِ عزیزم ، فکر میکنم گلِ قهر و آشتی‌ای که از گلخونه گرفتم رو هم بتونم یک دوست حساب کنم .
دوستِ بی‌آزاری که من رو یادِ بُت ترسناکم می‌انداخت .
پس چطوره اسمش رو ایدُلوم¹ بزاریم ؟

اما دوستِ عزیزم ؛
تو هم متوجه شدی که من هر روز به بُتِ ترسناکم ، نزدیک و نزدیک‌تر میشم ؟ ]

″جونگکوک″          
″هفدهمِ اکتبرِ دوهزار و نوزده″

1- ایدُلوم (ldolum) ، به معنایِ بُت

/ Formidulosus ldolum /

معنی ؛ بُتِ ترسناک

الان احتمالا باید به یه چیزایی شک کرده باشید . چه حدسی درباره‌ی جونگکوک میزنید ؟

[نیلی]