/ Spring Blossoms Twisting /
[ با اینکه من عاشقِ پاییزم، ولی دیدنِ دوبارت حسِ بهار رو داشت!حسِ زنده بودن میکردم!
انگار زیرِ پوستم بهار در جریان بود، چون از جای جایِ بدنم شکوفه میشکفت!زردِ زیبایِ من، تو مثلِ خورشید بودی!
برایِ همین وقتی بغلم کردی، گلهایِ وجودم رشد کرد و رشد کرد.
ساقههایِ نرمش رو دورِ تنمون پیچ داد و برگهایِ با طراوتش رو رویِ پوستمون کشید.ما با شکوفههایِ وجودم آراسته شده بودیم و من آرزو میکردم کاش بین شکوفهها و برگهاش غرق بشیم ولی مجبور نباشیم دوباره از هم جدا شیم!
غیر ممکن بود نه؟
ولی زردِ زیبایِ من، روزی ″قدم زدن در خلوت شب″ هم تنها یک رویا بود! ]″جونگکوک″
″ششم ژانویه دوهزار و بیست″/ Spring Blossoms Twisting /
معنی؛ پیچش شکوفههایِ بهاری
[نیلی]
YOU ARE READING
「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐋𝐨𝐬𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」
Fanfiction「 زمآن: از دست دادنِ تو 」 「 فصل دوم 」 「 کامل شده 」 ᯈ𝐀𝐛𝐨𝐮𝐭 𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄 𝐬𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝐭𝐰𝐨: زمان، وسیلهای برایِ انتقام از من بود و من مثل انتقامِ بیرحمیِ زمان بودم. در واقع؛ بیرحم ترین انتقامِ زمان، من بودم! من اشباع شدهترین آدمی بودم ک...