/ Sin /
[ تو هرگز نباید این نوشتهها رو بخونی!
نه تا وقتی که تمامِ صفحاتِ این دفتر به تو اختصاص داده شده و یک اعترافِ نصفه و نیمه به تو، داخلِ زردِ عزیز وجود داره!خیلی خوششانس بودم که قبل از اینکه بتونی نوشتههایِ من با آرشیدوک، دربارهی تو رو ببینی، سَر رسیدم!
اما زردِ زیبایِ من؛
چه واکنشی داشتی اگر میفهمیدی که من دوستت دارم؟
نه به شکلی که زردِ عزیز رو دوست دارم، و نه به شکلی که تو جیمین رو دوست داری.حسی فَراتر!
من مثلِ یک معشوق دوستت دارم!
شاید این چیزی بود که ازش میترسیدم ولی به سرم اومد.زردِ زیبایِ من، تو با لبخندِ زیبات به من نگاه میکردی و با شیطنت تمامِ اکلیلها رو رویِ سَر و صورتم خالی میکردی؛ و من به این فکر میکردم که آیا حسِ تازه کشف شدهای که تویِ دلم رخنه کرده، یک گناهه؟
زردِ زیبایِ من، آیا با تو مرتکبِ گناه میشم؟
متاسفانه باورهایِ ناکاملم رو فراموش کردم و فقط با لبخندِ پر از ترس، شروع به حساب و کتابِ احساساتم میکنم.
اما منِ بیتجربه تازه میفهمم که هیچ واحد یا عددی برایِ احساسات تعریف نشده!پس زردِ زیبایِ من، با حسِ گناهآلود پندار ولی پاکی که نمیدونم باید باهاش چیکار کنم، دوستت دارم! ]
″جونگکوک″
″شانزدهمِ نوامبرِ دوهزار و نوزده″/ Sin /
(اسم)
معنی؛ گناه، خطا، معصیت[نیلی]
YOU ARE READING
「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐋𝐨𝐬𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」
Fanfiction「 زمآن: از دست دادنِ تو 」 「 فصل دوم 」 「 کامل شده 」 ᯈ𝐀𝐛𝐨𝐮𝐭 𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄 𝐬𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝐭𝐰𝐨: زمان، وسیلهای برایِ انتقام از من بود و من مثل انتقامِ بیرحمیِ زمان بودم. در واقع؛ بیرحم ترین انتقامِ زمان، من بودم! من اشباع شدهترین آدمی بودم ک...