/ Just Smoke With Me /[ انگار زمان ما رو بهم وصل کرده و قرار نیست هرگز از هم جدا بشیم!
حس عجیبی داشتم تهیونگ. وقتی داشتی دربارهٔ بریجیت غُر میزدی، هم خوشحال بودم و هم ترسیده.
ترسیده بودم از اینکه انقدر در برابر تغییرات زمان ناتوانم، و خوشحال بودم از اینکه هر چقدر تلاش کنم تا از هم دور باشیم، بازم تو به من برمیگردی.
در واقع نباید خوشحال باشم اما، تمام آدمها خودخواهی های مختص خودشون رو دارن.
تو خودخواهی من بودی.
تو مرزِ من بودی. مرزی که درونش تمام قوانینم رو میشکستم و هیچکس رو نزدیکش راه نمیدادم.و از همه مهمتر؛ تو هم سیگاریِ من بودی! مثل امروز. مثل زندگیِ بنفش یا زردمون!
دوستم نداشته باش تهیونگ. فقط باهام سیگار بکش!
بزار با دودِ نفست گلوم رو بسوزونم.نزدیکم نیا عزیزم. فقط باهام سیگار بکش.
بزار با نگاه کردن به لبهات دلتنگیم رو بر طرف کنم.میتونم خودم رو فقط با همینها راضی کنم.
پس لطفا فقط باهام سیگار بکش تهیونگ! ]″جونگکوک″
″بیست و هشتم اکتبر دوهزار و نوزده″[نیلی]
YOU ARE READING
「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐋𝐨𝐬𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」
Fanfiction「 زمآن: از دست دادنِ تو 」 「 فصل دوم 」 「 کامل شده 」 ᯈ𝐀𝐛𝐨𝐮𝐭 𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄 𝐬𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝐭𝐰𝐨: زمان، وسیلهای برایِ انتقام از من بود و من مثل انتقامِ بیرحمیِ زمان بودم. در واقع؛ بیرحم ترین انتقامِ زمان، من بودم! من اشباع شدهترین آدمی بودم ک...