⌜𝐞𝐢𝐠𝐡𝐭𝐲⌟

473 153 72
                                    

/ Sob /


[ هق!
صدایی که تویِ اتاق میپیچه، از لب‌هایِ من بیرون میاد. شاید هم از قلبم.
و شاید هم از غم‌هام.

گند زدم!
متاسفم.

قسم میخورم که تنها قصدم از واردِ کوئیدیچ شدن، نزدیک شدن به تو بود. نه گرفتنِ جایگاهت...

مربی جایگاهت رو به من داد و تو رو بازیکنِ ذخیره اعلام کرد!
من... من نمی‌خواستم این اتفاق بیوفته.

من هیچ‌وقت آرزوهایِ تو رو ازت نمیگیرم.

ولی تهیونگ، دلم گرفته.
نه از تو.
از زمان. از زندگی. از دنیا. از هر کسی به جز تو!

داد زدی. صدات بلند بود.
مُشتت سنگین بود.
ترسناک شده بودی.

پس چرا ازت ناراحت نیستم؟ چرا بهت حق میدم؟

متاسفم تهیونگ. چطور باید همچین گندی رو جبران کنم؟ ]

″جونگکوک″        

″هشتم نوامبر دوهزار و نوزده″



















تهیونگ زَدش... :″

「𝐓𝐇𝐄 𝐓𝐈𝐌𝐄: 𝐋𝐨𝐬𝐢𝐧𝐠 𝐘𝐨𝐮 𝗜𝗜 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤」Where stories live. Discover now