5

808 159 153
                                    

چان و من با کلی خواهش و التماس، ییبو رو متقاعد کردیم یک امروزو بیخیال پسرش بشه و با ماشین چان بریم.

بالاخره بعد از یک ساعت، به دفتر هایکوان رسیدیم.

چان زنگ دفتر هایکوان رو فشار داد و چند دقیقه بعد در دفتر باز شد و هایکوان که مشغول صحبت با موبایلش بود سرشو بالا آورد و خواست بهمون خوش آمد بگه که با دیدنمون ساکت شد و نگاهش رنگ تعجب گرفت.

بهش حق میدادم. خودمم وقتی توی آیینه ی آسانسور تیپ امروزمو دیدم تعجب کردم. واقعا انگار از فشن شو اومده بودیم!

آهی کشیدم و توی دلم چند تا فوش آبدار به ییبو دادم.

-:امم اقای لیو حالتون خوبه؟!

با سوال ییبو، هایکوان بالاخره نگاه متعجبش رو ازمون گرفت و هل کرده گفت:اوه ببخشید بچه ها... بیاید داخل

با کنار رفتن هایکوان، وارد دفترش شدیم و بدون تعارف سمت مبل ها رفتیم و روش نشستیم.

هایکوان روی مبل تک نفره رو به روی من و ییبو نشست و با لبخند گفت:خیلی خوش اومدین...

لبخندی بهش زدم و درجوابش گفتم:خیلی ممنون آقای لیو...

هایکوان نگاهش رو بین من و ییبو چرخوند و در آخر با کنجکاوی پرسید :شما از جای خاصی تشریف میارید؟

چان با شیطنت جواب داد:بله جفتشونو از باغ وحش تحویل گرفتیم

چشم غره ای به چان رفتم و به هایکوان که قشنگ معلوم بود داره خودشو کنترل میکنه نزنه زیر خنده نگاه کردم.

-:راحت باشین آقای لیو میتونید بخندید

هایکوان که انگار منتظره همین حرف بود شروع به خندیدن کرد و بعد از چند دقیقه که حسابی خندید گفت:هر دفعه منوتحت تاثیر قرار میدین

خلاصه بعد از دقایقی که با خنده های هایکوان و متلک های چان و چشم غره های من گذشت، هایکوان گفت:من امروز ازتون خواستم بیاید اینجا تا اولین کارتونو بهتون بدم... از اونجایی که شما بچه ها هنوز درستونو تموم نکردید و این اولین کارتون(همش حس میکنم نوشتم کارتون"برنامه کودک") محسوب میشه تصمیم گرفتم که یه پرونده بهتون بدم..

+:یعنی هر چهار نفرمون رو یه پرونده کار می‌کنیم؟!

هایکوان سرشو تکون داد و گفت:بله آقای شیائو...پرونده ای که بهتون میخوام بدم درمورد قتله...

ییبو با هیجان پرسید:یوهو قتل؟! یعنی قراره بریم مدرک جمع کنیم؟!

بک ضربه ای به شونش زد و گفت :بلا مگه پلیسی که دنبال مدرک جمع کردنی؟!

ییبو اخمی کرد وگفت :چه ربطی داره؟! نکنه تو میخوای بشینی مدارک از ناکجا آباد برات نازل شه تا بتونی به موکلت کمک کنی؟!

برادر دوست داشتنی منWhere stories live. Discover now