﹝مادربزرڱم همیشہ میگن :
اگہ دوسِش دارے ،
اڱہ دوسِٺ دارد ،
ڱاهے بےهـوا باش !
بے هوا بغــلش ڪن
بے هوا بوسـش ڪن
بے هوا صداش ڪن ...
میگن : این بےهواها ، هواے دوسٺ داشٺن و
دوسٺ داشٺہ شدن و دارن در روزهاے خسٺہ
و بےرمق و ڪمهوایےِ زندڱے ...🤍﹞
+بےهوا دوسِٺدارمヾ(´︶'♡)ノ♥️فقط خواستم ولنتاینو بهتون تبریک بگم ریدرای قشنگم
😅❤️از اونجایی که سینگل به گورم و کسیو نداشتم گفتم بیام بهتون تبریک بگممم هاهاها
البته اینک تازه متوجه شدم 14 فوریس و روز عشقه هم بی تاثیر نیست
ها راستی انگار تولد امیرالمؤمنین هم هست
و اینک 13 رجب روز پدر هم بهتون تبریک میگمبراتون یه دنیا عشق و یه عمر لبخند و اشک شوق و ارزو میکنم😅(گاهی گریه کردن قشنگ تره البته اگ دلیلش شادی باشه)
جهت آشنایی بیشتر:
من ترانم، یه شیش روز از ییبو بزرگ ترم(چه افتخاری میکنم باهاش تو یه سال و یه ماه بدنیا اومدم😂💚)
دانشجوی رشته ی رواشناسی ام البته دوترم رفتم دیگ نرفتم، ((بخاطر مشکلاتی که برام پیش اومد اعتماد به نفسمو کلا از دست داده بودم و واسه همین کلا خونه نشین شدم))
اممم و اینکه قبلا از رمان و اینا خوشم نمیومد اما از وقتی با ییژان آشنا شدم زندگیم دست خوش تغییراته عجیبه 😂وقتی شروع به نوشتن فیک کردم فکر نمیکردم کسی پیدا بشه بخونه اما خب شما عشق ها خلافش و ثابت کردین✨😘😶❤️
یه دنیا ممنونم ازتون
اگه چیزی خواستین میتونین بپرسین
واینک منم خوشحال میشم دربارتون بدونم
اگه مایل بودین درمورد خودتون بنویسین، مثلا اسم، سن، تاریخ تولد یا هرچیزی ک خودتون صلاح میدونین،ایدی اینستام:
F._tarane
و آیدی تلممTarane_artt
دیگ نمد چی بگم😂✨
این نقاشیا رو خودم دوس دارم هرچند توی عکس بد میشه نمیدونم چرا 😅
و خبببب دوصتوندارمممممم تا چهارشنبه میبوسمتووون بای بای 😅❤️💚💛😘😘😘😘😘
قبل خداحافظی بگم اینو خیلی دوست دارم اگ فهمیدین کیه😂😂
YOU ARE READING
برادر دوست داشتنی من
Fanfictionداستان حول دوتا داداش جذاب و خوشگل که بشدت به هم وابسته ان میگذره... 🚶♀️❤️💚 تیکه ای از پارت 20 فصل اول: "اون حرف میزد اما من انگار کر شده بودم فقط حرکت لبهاش رو میدیدم و چیزی نمیشنیدم خسته بودم زیاد فقط تونستم باصدای آرومی که خودمم بزور بشنوم بگ...