هانبین هائو را با خودش به یک رستوران بزرگ در پایتخت برد انجا بهترین غذاهای شیلا را میشد پیدا کرد. بلافاصله پس از ورود به ساختمان رستوران انها را با احترام به یکی از اتاق های میهمان های ویژه راهنمایی کردند.
اتاق در طبقه هشتم که اخرین طبقه این ابرسازه مهسوب میشد قرار داشت . همه مردم این رستوران را سنبل شکوه و رونق تجارت و طعم در شیلا میدانستند و بعد از کاخ امپراطوری این مکان باشکوه ترین مکان پایتخت بود. با ستون هایی از چوب گردو و صنوبر و سرامیک کاری با یشم و مرمر و در و پنجره های چوبی کاغذی که به شدت کاغذ دیواری های مرغوب با طرح های ققنوس طلایی به کار رفته بود هارمونی زیبایی ایجاد کرده بود
از قدیم ققنوس همانند اژدها یکی از حیوانات بهشتی یا نشان دهنده هاندان سلطنتی بود که در این کشور به بنگ هوان معروف بود و نشانه جاودانگی بود و رسم بر این بود اگر امپراطور صاحب فرزند نشد پسری از خون سلطنتی که در طالعش بنگ هوان دیده شود میتواند پس از اینکه فرزندخوانده امپراطور شد ولیعهد شود. و البته که افراد دیگری که در این سال متولد میشوند موش یمن خوانده میشوند و مردم معتقد بودند که اینده روشن دارد.
با این حال هائو میدانست که این برای همه صدق نمی کند...او در سال ققنوس به دنیا امده ولی زندگی اش در یک نگاه نشان میدهد که او نه خوش یمن است و نه اینده روشنی دارد...پس از مستقر شدن در اتاق ویژه از نمای گیونگجولذت برد. گیونگجو واقعا شهری پر رونق و شلوق بود و با ساختمان های بزرگ و کوچک و عمارت های اشراف اراسته شده بود و بازار شلوغ و بازرگانان و خریداران رنگ و روی زندگی به ان داده بود.
بعد از مدت کوتاهی بانویی اراسته و زیبا وارد شد و با وقار و متانت تعظیم کرد و برای انها شراب و تنقلات اورد و گفت
"قربان !شما چی میل دارید تا براتو تدارک ببینیم؟"
"فقط از همه یکی بیار"
"هر چی شما امر کنید"
سپس دوباره تعظیم کوتاهی کرد و خارج شد.هائو از منظره دل کند و به هانبین خیره شد.
"مممم...ما...نمیتونیم تمومش کنیم"
"عیبی نداره میخوام هر چی تا الان نخوردی امتحان کنی"
هائو کمی قرمز شد و لبخند کوچکی زد و سرش را پایین گرفت و با گوشه لباسش شروع به بازی کرد.نمیدانست چرا ولی دیگر مثل قبل از او متنفر نبود...
غذا بلاخره سرو شد . بوی خوب توی کل اتاق پیچیده بود.کیمچی و بیبیمباپ و بولگوگی ، جاپچائه ،توکبوکی و سئولئونگ تانگ و جاجانگمیون .....
بانو جوان همزمان که میهمانانش غذا میخوردند حرف میزد
" کیمچی های ما واقعا از سبزیجات ارگانیک و سالم که از بهترین مزارع شهر خریداری میشن با روش های خاصی تهیه میشن در واقعا بیشتر از تعم ترش طعم تند دارن چون با هشت نوع فلفل مرغوب کره ای طعم داده میشن
YOU ARE READING
Love & Hate you | HAOBIN (ZB1)
Romance"دوستت دارم با تمام وجودم و بیشتر از جان خودم ولی.... تو بودی که پدر و مادرمو کشتی..... تو بودی که شهرمو نابود کردی..... تو بودی که هر چیزی که میشناختمو میدونستمو از بین بردی و نقض کردی ..... همیشه تو بودی.... پس چرا عاشقت شدم؟... چرا فقط منم نکشتی؟...