نویسنده کلامی دارد!!!

22 3 21
                                    

سلام به همگی من رز وحشی هستم نویسنده محبوب وطبق لقب هایی که خودتون دادین سایکو تون هاهاهاهاها

اول از همه ممنون که تا اینجا این فیکشن رو دنبال کردین و امیدوارم که لذت برده باشین.

اولا خیالتون راحت نیومدم بگم میخوام داستان رو دراپ کنم پس نفس راحت بکشین با اینکه سال کنکورمه هرچند نامنظم میام و اپلود میکنم ولی قولی سر روزش نمیدونم ممکنه حتی موقع امتحانا نیام .

میخواستم چند تا نکته بگم

اولا میخوام اندازه پارتا رو کوتاه تر کنم چون نمیتونم بیشتر از 1000 تا واژه در هفته بیشتر بنویسم ولی خب قبلا تا 2000 تا مینوشتم ولی خب واقعا الان هم درسام سنگینه هم مغزم نمیکشه

دوما میخواستم بگم از اینجا به بعد قراره یه تحولات بزرگی در داستان پیش بیاد و قراره یه چهره خیلی پر جذبه از هائو و همین طور روحیه لطیف تر هانبین رو ببینین 

سوما میخوام بهتون خبر بدم که داستان به زودی کاپل فرعی خواهد داشت حالا بگین فکر میکنین کاپل فرعی کیا هستن؟؟؟

چهارما ممکنه گذر زمان برای سه تا چهار چپتر یکم سرسام اور زیاد باشه چون مطلب زیادی برای گفتن وجود نداره و لفت دادنش برای شما خسته کننده میشه.

پنجما میخوام بدونم به نظرتون اخر داستان چطور تموم میشه؟ چون من گفتم هائو و هانبین نمیمیرن ولی هیچ وقت نگفتم یه پایان خوب دارن. گفتم؟؟؟ نه نگفتم ، ولی از اونجا که هیچ وقت پایان خوش نداشتم غیر ممکن هم نیست که این یکم متفاوت باشه مگه نه؟!

خب مرسی که همراهم هستید لطفا تا اخر بمونید تا بفهمید در نهایت چه اتفاقی قراره میافته و هائو و هانبین به هم میرسن یا نه!

خیله خب خیلی هم عالی 

ووت و کامنت یادتون نره 



راستی بچه ها جدیدا چند تا اهنگ از خودم منتشر کردم دوست داشتین گوش بدین

:

MIDNIGHT DREAM

https://www.namasha.com/v/GrvKXhnW


NO MORE PLACE FOR LOVE

https://www.namasha.com/v/GnZWSKdB


HIGHLIGHT

https://www.namasha.com/v/wEkCNXkT


بایییییییییییییییییییییییییییی

Love & Hate you | HAOBIN (ZB1)Where stories live. Discover now