P.3 Pins & needles پین و سوزن

22 6 6
                                    


پارت 3 : پین و سوزن

جونگکوک دستش رو از روی زانوش برداشت و به جای قبلیش روی صندلی برگشت . یکی از کتف های خودش رو به سمت عقب چرخوند و آهی از سر رضایت کشید....

_ باید یادت بمونه .

نفسی کشید و ادامه داد:
این تتو هرگز برای خودت نیست. این مال منه! و تو بهتره مطمئن بشی، هر کسی که این تتو رو دید بدونه این تتو متعلق به جئون جونگکوکه !

+ تو... تو از من میخوای...نماد تو باشم؟؟

کلمه دیگه ای پیدا نکرد که بتونه باهاش منظورش رو بگه.

به پسر باورنکردنی مقابلش زل زد ، این پسر نمیتونه جدی باشه .

نماد اون ؟!!

+ چه توقعی از من داری؟ جلوی مردم لباسمو در بیارمو تتوی رو پوستمو نشون بدم و داد بزنم ببینین ، این شکوه و زیبایی جئون جونگکوکه؟

(" یعنی اون الان یه نمایشگاه زندست؟ ")

جونگکوک بعد از شنیدن حرف های دختر آه کشید .

قرمز شدن پوستش به سختی از بین تتو های گردنش مشخص بود .

برای اولین بار از وقتی مینهی اونو دیده بود، دستپاچه شده بود.

دستش رو توی هوا به نشانه نه تکون داد :
نه نه! تو نه ، طرح تتو، اون طراحی منه.

چیزی که مینهی گفته بود باعث شد او غافلگیر بشه.

مینهی فکر کرد، که اون پسر انتظار داره جلوش مثل یه همستر خم بشه و بلرزه. و با هر چیزی که اون گفت موافقت کنه.

چرا؟

چون اون قد بلنده، قدرتمنده و یک پسر بد جذابه.
حالا اون به همون سرعتی که ادعای مالکیت طرح رو کرد، عقب نشینی کرد .

مینهی آهسته و نامطمئن گفت :
من نمیدونم واقعا با اون شرطی که گذاشتی چیکار باید بکنم. اما تا وقتی به این معنا نباشه که من تا آخر عمرم برده تو هستم ، پس مشکلی ندارم .

مینهی فکر میکرد که قرار نیست دیگه هیچوقت اون رو ببینه.

پس چطور میخواد بدونه که مینهی شرطش رو قبول کرده و انجام میده یا نه؟
یا نکنه قراره مثل استاکرها روز و شب اونو بپاد، تا مطمئن بشه مینهی به همه میگه این طرح مال کیه ؟؟

اون احتمالا یکم دیوونست ، اما قرار نیست که همچین کاری بکنه. نه؟!

حالا که چی....

اگر اون قبلا زیر نظر پدر مینهی بوده، پس حتما تو گذشته یه دیوونگی انجام داده دیگه نه؟!

جونگکوک آهی کشید.
انگشتاش تو هم قفل کرد و برد عقب پشت سرش و یکم کش و قوس اومد.

زیر لب غر غر کرد :
فراموشش کن .

🩸Blood ink🩸جوهر خونOnde histórias criam vida. Descubra agora