P.4 Kookie Baby بیبی کوکی

66 8 2
                                    

پارت 4 : کوکی بیبی

نمیتونست ری اکشن زانوش به درد رو کنترل کنه.

وقتی که سوزن ها پوستش رو سوراخ میکردند، مینهی میخواست که جیغ بزنه و با اینکار درد رو برای خودش قابل تحمل کنه.

آرنجش به صورت خودکار واکنش نشون داد و به یه جای محکم برخورد کرد.

_ یا مسیح!

بعد از دادی که پسر کشید، متوجه شد دستش به چشم جونگکوک خورده.

جونگکوک تفنگ تتو رو با یک دستش گرفت و دست دیگش رو به خاطر دردی که داشت، روی چشم راستش گذاشت.
لب هاش رو به هم فشار میداد ، به خاطر دردی که داشت خم شد.

+ اوه خدای من!

احساس گناه میکرد، پاهاش رو به سمت دیگه صندلی چرخوند و به جونگکوک نگاه کرد.

+ من واقعا متاسفم، حالت خوبه؟؟

جونگکوک سریع اعتراض کرد.

_ به من دست نزن .

حرکت اون باعث شد مینهی دستش رو سریع عقب بکش.

شاید واکنشِ مینهی بیش از حد بود ، ولی قدرت تحمل درد مینهی خیلی پایین بود.
این یه تصادف بود، لازم نبود انقدر بد برخورد کنه.
یکبار دیگه عذرخواهی مینهی رو بی شرمانه بی جواب گذاشت.
مینهی دوباره روی صندلی برگشت و به جونگکوک نگاه کرد.

مرد مو مشکی زیر لب آهی کشید و با دستش اطراف چشمشُ لمس کرد.

_ هوففف، حتما کبود میشه .

مینهی میخواست دوباره عذرخواهی کنه ، امیدوار بود جواب بهتری بگیره اما وقتی صدای کوبیدن در رو شنید سکوت کرد.

کی روی کره خاکی اینقدر بلند در رو باز و بسته میکنه، که همه مردم بشنون؟!

چند لحظه بعد صدای بلند قدم هایی داخل راهرو شنید که هرلحظه ، به اتاقی که مینهی اونجا بود، نزدیکتر میشد.

در با قدرت به سمت داخل اتاق باز شد.

چند لحظه بعد تنها چیزی که مینهی میدونست، این بود که به پسری خیره شده بود، که موهای نارنجی داشت، به چوب گلفی که بالای شونه هاش به حالت تهدید آمیزی نگه داشته بود فشار می آورد.
نفس نفس میزد و وارِد اتاق شده بود. لب هاش پیرسینگ نداشتند ولی، داخلِ چال های گونش ، گویِ کوچک نقره ای رنگی قرارداشت. صورتش معصوم و بامزه بود، که تضاد جالبی با شیطنت داخل چشماش داشت.
گوش هاش از انواع پیرسینگ پُر بود ، خط حلقه ها از پوست گوشش بالا میرفت. یک تتوی آشنا در بالای برجستگیِ گونه اش وجود داشت.

پسر مو نارنجی با گریه گفت :
این چیه کوکی؟؟

کنجکاوانه اتاق رو از نظر گذروند:
کی بیبی منو اذیت کرده؟ ها؟ کی رو باید بکشم؟؟

🩸Blood ink🩸جوهر خونTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang