🩸Ｂｌｏｏｄ ｉｎｋ🩸جوهر خون

P. 43 More than pride فراتر از غرور

پارت : چهل و سوم (فراتر از غرور)

نامجون با انگشت کشیده اش آروم به رونش میزنه .

% ما برگشتیم چون باید یه نقشه بریزیم.

چشمهاش روی مکنه ی گروهه و مخاطبش اونه، تقریبا مثل معلم عصبانی ای که سعی میکنه توجه دانش آموز خطا کارش رو جلب کنه.

جونگکوک مثل یه دانش آموز واقعی، حرف گوش نمیده.

فقط پنج دقیقه طول کشید تا چشم سیاه عاشق پیشه ی مینهی به خاطر بیاره که نه تنها هوسوک بهشون دروغ گفت تا اونا رو اینجا پیش هم نگه داره بلکه جیمین ناخواسته اولین بوسه اش رو از جونگکوک دزدیده.

با حالت صورتی که معلومه بخاطر به یاد آوردن این مسائل جا خورده، اون همچنان به خیره نگاه کردنش ادامه میده.

دقیقا همین الانی که همکاری واقعا خیلی مهم و ضروریه، همکاری نکردن جونگکوک واقعا یه بار اضافه ست براشون.

مشخصه که نمیتونه تصمیم بگیره کی رو اول بکشه، چون نگاه تیره و خیره اش بین هوسوک سرخوش که کنار نامجونه و جیمین محتاطی که پشت اون دو نفره در حال چرخشه.

جیمین محتاط هدفشه، چون حدود65 % زل زدن هاش متعلق به اونه.

+ نقشه در مورد چی؟

مینهی سعی میکنه خودش رو یکم جلوی دید جونگکوک قراربده.

+ قرار نیست تا وقتی بیخیال بشن از دستشون قایم بشیم؟

جین از کنار یونگی رد میشه تا بره به اتاق نشیمن، روی کاناپه میشینه و با یه حرکت آروم و نرم یه پاش رو روی اون یکی میندازه.

بقیه هم به دنبال هیونگشون تا اون اتاق بزرگ میرن و میشینن.

نامجون به سمت مینهی نگاه میکنه.

% نمیتونیم صبر کنیم.

مینهی پشت سرش راه میفته، همینطور که سعی میکنه حرفاش رو بشنوه، روی فرش کرکی ای که روی کفپوش چوبی پهن شده، میشینه.

روی کاناپه ی رو به روش جین، جیمین و تهیونگ روی کوسن ها لم دادن.

شونه هاشون افتاده و خسته ست.

توی سکوت به این فکر میکنه که اونا تو این چند روز گذشته چیکار کردن که با اون شخصیت شوخ و سر زنده شون تا این حد خسته ان.
بعدش به خاطر میاره که اونا جسدها رو سر به نیست کردن و بقیه کارها رو سر و سامون دادن.

هورااا هورااا.

این کارها قطعا نمیتونه چیز خوشحال کننده و حال خوب کنی باشن.

جونگکوک تالاپی روی زمین کنار مینهی میشینه و موقع نشستن زانوش محکم به رونش میخوره و وقتی چپ چپ بهش نگاه میکنه، به سختی چشمهاش رو از روی جیمین بر میداره تا زبونش رو برای مینهی در بیاره.