پارت : هفتاد و سوم (غرق آفتاب)
بلاخره جونگکوک بعد از چند روز فشار روحی وجسمی خوابش میبره؛ سرش رو سینه ی مینهیه و دستهاش دور بدنش حلقه شدن.
پلک های بلندش رو چشمهاش سایه انداختن و صورتش رو معصوم تر از قبل نشون میدن.
یهو میچرخه و بعد از یکم ورجه وورجه و صداهای عجیب غریب، دوباره بی حرکت میشه. مینهی برای یه دقیقه مثل مجسمه سر جاش میمونه تا از منظم بودن نفس های جونگکوک مطمئن بشه. بعد آروم میچرخه و با لاکپشتی ترین حالت ممکن سر جونگکوک رو روی بالش میذاره و آروم از تخت پایین میاد.
خداروشکر جونگکوک انقدری خوابش سنگین هست که به مینهی فرصت بده آروم از اتاق بیرون بره و درب با صدای تق مانندی بسته بشه.
مینهی توی سالن خالی و تاریک حرکت میکنه و راهش رو به سمت اتاق تهیونگ کج میکنه اما قبل از اینکه بتونه به اونجا برسه، درب باز میشه و یه صورت لاغر و بیحال از اونجا بیرون میاد.
جیمینه.
با نزدیک تر شدن مینهی سرش رو بالا میاره؛ دیگه خبری از اون صورت خندون و تپلو نیست و به جاش صورت رنگ پریده و بیحالش جلوی چشمهای مینهی خودنمایی میکنه.
درسته دیدن جیمین تو این وضعیت خیلی سخت و عجیبه اما نگاه کردن به چشمهاش، سخت ترین قسمت ماجراست.
مینهی درک نمیکنه که اون کهکشان زیبایی که همیشه تو چشمهاش برق میزد از بین رفته یا مینهی چشمهاش ضعیف شده و نمیتونه ببینتش.
به هر حال با لبخند رنگ و رو رفته جیمین به خودش میاد و دستش رو به طرفش دراز میکنه؛ جیمین هم که انگار منتظر همین لحظه بوده، سریع دست مینهی رو میگیره و به طرف پله ها میکشونتش .
= بیا بریم الهه زیبایی...
با هم از پله ها پایین میان و بقیه رو تو محوطه ی بیرون پیدا میکنن؛ در حالیکه روی سکوی جلوی خونه نشستن و تو افکارشون غرق شدن ، هیچکس هیچی نمیگه.
جیمین دست مینهی رو رها میکنه و یه گوشه از سکو کنار بقیه میشینه.
چشم مینهی به نامجون میفته که با حسرت به پرنده ای که تو آسمون غلت میزنه نگاه میکنه و یونگی که زانوهاش رو خم کرده و دستهاش رو دور مچ پاهای ظریفش حلقه کرده.
بین جین و هوسوک میشینه و سرش رو روی شونه ی جین میذاره، خیلی عجیبه.
خاطره ی اولین دیدارش با پسرها یادش میفته؛ همون موقعی که از پشت ویترین تتوشاپ به داخل زل زده بود و با دیدن دود وسایه های عجیب غریب، فکر میکرد اینجا یه مشت آدم فضایی زندگی میکنن.
حالا که بهشون نگاه میکنه میبینه با وجود صورت های شکسته و رنگ پریده اشون، بازم دنیاشون خیلی شبیه دنیای مینهیه.
ŞİMDİ OKUDUĞUN
🩸Blood ink🩸جوهر خون
Aksiyon⭕blood ink⭕ 🚫جوهر خون🚫 ( این داستان استریت است. ) Complete ✅ اتمام یافته✅ شخصیت های اصلی: جونگکوک/ مینهی/ یونگی/ هوسوک/ جین/ نامجون/ تهیونگ/ جیمین/ .... محدودیت سنی: +۱۶ ژانر: عاشقانه/ مافیایی/ جنایی/ هیجان انگیز/ استریت خلاصه داستان: زندگی ه...
