🩸Ｂｌｏｏｄ ｉｎｋ🩸جوهر خون

P.5 Canvas بوم نقاشی

پارت 5 : بوم نقاشی

اگه فقط یه چیز بود که از این تجربه گیرِمینهی اومده بود، این بود که پارک جیمین یک لاس زن بزرگه که روی جونگکوک حس مالکیت دارد.

جیمین در تماِم مدتی که تتو انجام میشد کنارش موند، دستش رو گرفته بود و باهاش صحبت میکرد تا حواسش از دردی که تحمل میکنه پرت بشه.

نمیتونست منکرِ این بشه که چهره ی جذاب جیمین، یک حواس پرتیه بزرگه !

جونگکوک در سمت دیگه، لحظه ای که جیمین اون رو به عنوان دوست پسرش معرفی کرد، توی سکوت ایستاده بود.

بهش نگاه کرد.
بار اولی که این اتفاق افتاد، مینهی نمیتونست کنجکاویش رو برطرف کنه که باعث شد صورتش گُر بگیره .

تردید داشت.

+ صبر کن، یعنی شما باهم نیستین؟؟

_ نه حتی بعد از میلیون ها سال...

فشار سختی با تفنگ تتو به پای مینهی آورد که باعث شد جیغ بزنه .

بعد با غرغر عذرخواهی کرد و جیمین ، خندید و با انگشت های مینهی بازی کرد .

جیمین یکی از دست هاش رو توی موهای نارنجی رنگش فرو برد.

= ما هر دو استریتیم، قشنگم! صاف مثل خودکار.. ولی حاضرم شرط ببندم اگه جونگکوکی بخواد جنس موافقش رو امتحان کنه، این خودکار به هرسمتی که اون بخواد خم میشه.

_ این چندش آوره...

تا آخِر تجربه ی دردناکِ تتو کردن مینهی، اونها همینجوری دخترک رو دست انداختن.

بعد از اینکه جونگکوک کارش رو تموم کرد، درد رانش به سرعت کم میشد. و حالا، آروم نشسته بود، درحالی که جونگکوک بانداژی روی پوستش میبست، جایی که با تتوی زیبا پوشیده شده بود.

_ نذار رطوبت بهش بخوره، و حداقل تا دو ساعت بانداژ رو باز نکن، اگه بیشتر هم بمونه بهتره . سعی کن فعلا بدون پوشوندنش نری قدم بزنی . نمیخوای که عفونت کنه ؟؟

همینطور که دستورالعمل هایی رو برای محافظت از تتو و پوستش میداد، پمادی بهش داد که به روند بهبودی زودتر کمک میکنه.

جیمین پوزخندی زد.

= اگه هر کمکی راجبش لازم داشتی، باهام تماس بگیر.

+ اووم ، مطمئنم دوست پسرم عاشقش میشه.

دوست پسر نداشت اما ، دوست داشت عکس العمل جیمین رو ببینه.
اینکه حدس میزد مینهی با کسی نباشه ،عصبیش میکرد.

جیمین مسخره ش کرد:
کدوم دوست پسر؟؟ تو دوست پسر نداری.

+ از کجا میدونی؟

و دست به سینه منتظر توضیحی از جیمین موند.

همین که جونگکوک چند فرم رو تکمیل کرد و روی کانتر گذاشت، جیمین باسنش رو به لبه ی دیگر صندلیِ مینهی تکیه داد.