part25
د.ا.ن.هری
نمیفهمم..واقعا نمیفهمم چرا باید جسی همچین کاری بکنه..؟چرا نباید به من لعنتی بگه دختر (دوست دختر)لوییه ...اصن چرا وقتی بوسیدمش هیچی نگفت وقتی با لوییه ...وقتی حرفاشونو..طرز حرف زدنشونو باهم شنیدم حالم بد شد ..واقعا بد شد ..اونروز ..روز اولی که مامان اومده بود ..جسی با لویی داشت حرف میزد ..میخواستن باهم برن بیرون ..من شنیدم چطور با هم حرف میزدن اما فکر کردم میخواد منو حرص بده یا یکاری کنه من حسودی کنم اما فکر نمیکردم واقعا باهم باشن...تازه اونبار که ازش خواستم من از کالج بیارمش قبول نکرد و با لویی برگشت...فاک ..یعنی من اینهمه نشونه رو ندیدم وقتی همشون جلوی چشم خودم اتفاق افتاده بود و نفهمیده بودم اونا باهمن و این ...یعنی ..یعنی اون توسط من به دوست پسرش که دوست منه خیانت کرده ...من مطمئنم که اون یه هرزس ..یه هرزه خیانتکار...فا ک...فاک من به جس گفتم هرزه ..اااااااااه
با کوبیدن دستم به فرمون و ترمز کردن بقل جاده ی آشنایی فکرامو تموم کردم...من بدون این که خودم بخوام اومدم به جایی که دیروز باهم اومدیم ..من و جسیکا ..
رفتم و پامو گذاشتم توی آب دریاچه تا عصبانیتم بتونه آروم بشه..ولی نمیشه..اون لعنتی بعد از این همه سال که کسی نتونسته بود تونست قلب منو مال خودش کنه اما وقتی من اینو فهمیدم و فکر کنم اونم حسش کرد قلبمو زیر پاش له کرد مثله همه دخترا که این کارو میکنن ..فقط مشکل منه لعنتی اینه که این اتفاق حتی باعث کم شدن کوچیکی از حسم بهش نشده وگرنه من مثل یه دیوونه باپاهای توی اب و ابروهای گره خورده نمیشستمو با خودم حرف نمیزدم....با این کارش یه جورایی داره اطمینانمو به درست بودن حرفای مادرم راجبه زین و جسی درست میکنه..ولی نه نه این امکان نداره من مطمئنم صداقتو توی اون چشای یخیش اون شب دیدم ..مطمئنم...ولی مطمئن نیستم میخوام دوباره ببینمش یانه ..البته خواستن که میخوام..اما یه صدایی توی مغزم میگه «اگه اون کارو با لویی کرد پس با تو ام میکنه ...پس بهتر برای فراموش کردنش هیچ وقت نبینیش»...
د.ان جسی
لعنتی ساعت ۱۰ شبه و ازش هیچ خبری نیست..ومن توسط مادر هری فهمیدم که جاستین لعنتی چیکار کرده و آنه وقتی به من زنگ زد گفت که همه ی اینا تقصیر منه و اگر یه تار مو از سر پسرش کم شه باهام کاری میکنه که ...ومن قطع کردم !چون نبودن هری و فکرای اشتباهش راجبه من فقط برام الان مهمه ..و یه حسی بهم میگه اون رفته به اونجایی که دیروز باهم رفته بودیم ..ومن تا ۵ دقیقه دیگه با این سرعت ماشین اونجام..فقط نمیدونم اگه اونجا نبود باید کجا رو بگردم...
oh oh 😈😈😈👻
nazr???🎈😊
