Louis:
'' ساعت دوازده شب یک سوپرایز داریم! ''
توییتی بود که هری ساعت یازده و چهل و پنج دقیقه شب زده بود.لویی از سره بی حوصلگی تو توییتر میچرخید که توییت هری دید.
توییت هری ریتوییت کرد و براش کامنت گذاشت:
''به نفعته سوپرایزه خوبی باشه! به فکر شیرا باش!''موبایلش اخطار داد.
معلومه الان باید شارژش تموم بشه!هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که هری جوابه لویی داد:
'' شیر؟! داری با من شوخی میکنی! آمازون شیر نداره لویه عزیز ''لویی با یادآوری اولین خاطرش با هری لبخندی زد.
دلش برایه هری تنگ شده.
امیدواره هری هرچه زودتر بیاد.
شاید با دیدن هری بتونه وضعیت خودشو مشخص کنه!
دوست نداره برایه فرار از افکارش مشروب بخوره
کاری که هفته پیش کرد!در اینصورت معلوم نیست دفعه بد کجا باید دنبال لویی بگردن.
صفحه موبایلش روشن شد.
پیامی از طرف هری!
' فردا میتونی بیای دنبالم؟ '' اومدی برزیل؟! '
' اره! '
این عادیه که لویی مثل یک دختر جیغ زد؟!
شاید الان وضعیت النور بفهمه!بعد از مشخص کردن ساعت قرار شد لویی دنبال هری بره.
حداقل تنبلی دوستایه هری به یک دردی خورد.
لویی هنوز متعجبه که چرا هری با خودش بادیگارد نمیاره و یا با جت شخصیش نمیاد!اونا خداحافظی کردن و بعد لویی موبایلش کنار گذاشت تا زودتر بخوابه.
حداقل موبایلش یک درصد شارژ داره.
چند دقیقه بعد از دراز کشیدنش یاده توییت هری افتاد.
موبایلشو برداشت و دوباره به توییتر رفت و با توییت هری مواجه شد:
' موزیک ویدیو جدید! ممنونم از حمایت هاتون 'لویی سریع به سایتی که هری توییت کرده بود رفت تا موزیک ویدیو دانلود کنه اما بدشانس تر از لویی وجود نداره!
پس مشخصه که موبایاش خاموش شد.
موبایلش با عصبانیت اونطرف تخت پرت کرد و خوابید..
.
.Harry:
پوست لبشو کند منتظر شد تا شاید لویی جوابشو بده.
از عکس العمل لویی میترسه.
اگر اون موزیک ویدیو ببینه و خوشش نیاد چی؟!
اگر از اینکه هری کته لویی تو موزیک ویدیوش پوشیده بدش بیاد؟
اگر با تیلور مشکل داشته باشه چی؟!
STAI LEGGENDO
Difference
Fanfictionاونا عاشق هم شدن اما باید یاد بگیرن عشق تنها دلیل برای باهم بودن نیست پس باید برای باهم بودنشون دلایل دیگه ای داشته باشن... Larry Stylinson Fanfiction start: 94/12/1