ز- مام اماده ای ؟
ت- بریم تو راه همه رو برام تعریف کن!
ظاهرا تریشا قصد نداشت به همین راحتی از موضوع بگذره!
زین کلافه کمربندشو بست و امیدوار بود فرصت پیداکنه حرفاشو با لیام یکی کنه.
ت- خب دختره پولداره? چه شکلیه? کارن بدونه خوشحال میشه
ز-مامان زیاد درباره ش نمی دونم اره حتما خوشگله شایدم پولدار باشه
تریشا ته ریش زین و نوازش میکنه
ت-حسودی نکن زینی تو هم دختر مورد علاقه تو پیدا میکنی!
میدونم لیام چیزی و از برادرش مخفی نمیکنه شما دوتا جیک و پوک تون و واسه هم تعریف میکنید.
زود باش قبل از رسیدنم یکم اطلاعات بده !
زین تمام حواسشو داده بود که جلوی لرزش دستا و عصبانیتشو بگیره.
ز-فقط چندبار دختره رو دیده.
ت- کجا? !
زین با خودش تکرار کرد کجا! ?حالا باید چی میگفت لعنت بهش
ز- تو دانشگاه, مامی! هنوز مطمئن نیست که دختره سینگل باشه و چیز زیادی ازش نمیدونه لطفا تا قطعی نشده به خاله چیزی نگو.
ت- چرا چیزی نگم حق داره بدونه تنها پسرش کیو انتخاب میکنه.همین و بپیچ
زین با چرخوندن فرمون نفس کلافه شو بیرون داد شقیقه هاش درد می کرد با وجود سرمای هوا شیشه رو پائین داد تا شاید هوای تازه فکرشو باز کنه. چه ولنتاین قشنگی. !
ز-حداقل بذار خودش بگه ما چیکاره ایم?
ت- من با کارن این حرفارو ندارم اون موقع که تو فندکتو تو خونشون جا گذاشتی خیلی سریع به من خبرشو داد!
ز-بله یادمه چه قشقرقی راه انداختین!
ت- و توام ازون به بعد جرئت نکردی سمتش بری ,به نفعت شد درسته? !
همین جا نگه دار برگشتن با یکی میام نمیخواد بیای.
میری خونه?
ز-اره میرم
تریشا موقع پیاده شدن دستی تکون داد و با قدمای کوتاه و تند خودشو به در اپارتمان رسوند.
زین کمی جلوتر ماشین و دم یه کافه پارک کرد هوا ابری بود و نم بارون کف خیابون و ریز ریز خیس میکرد از ماشین پیاده نشد همونجا شماره ی لیام و گرفت که بعداز یه بوق گوشی و برداشت
ل- بیب
ز-لیم تریشا الانه که مغز کارن و شست و شو بده ,تا برسونمش هزار بارسوال پیچم کرد
ل-اوه چیا گفتی ؟
ز-چرت و پرت, گفتم چندبار دانشگاه دیدیش خوشگل و پولداره
ل- خوشگل و پولدارم که هستی!
ز-الان موقع شوخیه ؟
ل- زین دوتا وروره ی جادوان دیگه, یکی این میگه ده تا اون,
بیخیال مهم نیست خودم درستش میکنم!
ز-خودت ؟ خدایا اخرین باری که چیزی و درست کردی کی بود ?
ل- من تورو درست نمیکنم ;) پس اونی که میگه عالی بودی کیه? !
ز-مسخره من :)
ل-چی می خواد بشه? خیلی فشار بیارن میگم بی اف داشته! شل کن الان وقتش نیست: )
ز- لیام من می ترسم, دسیسه های زنانه تو طول تاریخ کشته زیاد داشته!
ل- مطمئن باش ما جزوشون نیستیم
زین- ........
ل- هنوز هستی ؟
ز-اره
ل-یهو باتری خالی می کنی!
ز-چی بگم
ل- انقدر خودخوری نکن واسه منم بذار;)
ز-شت چی میگی منحرف
ل-خب دلم برات خیلی تنگ شده,تو شرکتم زیاد نمی تونم حرف بزنم
ز-هیچوقت به بیخیالیه تو عادت نمیکنم.! شب بهت مسیج میدم
ل- اکی پیرزن غرغرو منتظرم.
