*****
روی مبل به حالت نیمه دراز کش خودش و رها کرده بود لیام با دو لیوان اب پرتغال بهش برگشت
ز- جف فکر همه جارم کرده
ل- بیشتر فکر شکم بی انتهای تورو کرده من که خیلی اشتهایی به خوردن ندارم
بعد از اینکه همه شو سر کشید زبونش و به دهانه ی لیوان کشید
ز-غلط میکنی اشتها نداشته باشی این لوس بازیا واسه بابات جواب میده, من نخوری کتکت میزنم میدونی خودت
ل-دستت درد نکنه منم همه رو بهش نشون میدم چی فک کردی..
زین گوشه ی لبش وبه ارومی بوسید
ز-خب حالا نمیخواد فوضولی کنی
ل-تازه تو باید خوشحالم باشی من شریک کم خرجیم!
ز- من میخورم توام پا به پام میخوری.اصلا هرکاری میکنم نباید نه بیاری
ل-اها چون گنده لاتی ؟مارمولک دم بریده ی افاده ای
نیشگونی به بازوش گرفت تا اخم و اخ بلند لیام نیشخند و به لبهاش بیاره
ل-گوساله ی جفتک زن
لیام حرصی سعی داشت مچ هردو دستش و بگیره اما با مقاومت زین جدال بین هردو ادامه دار شد
اونقدر بهش نزدیک شده بود که صدای نفس زدنش و بشنوه
ل-تو بچه پررو واسه من شاخ و شونه میکشی الان پِرست میکنم.
ز-اوووخ مچم شکوندی
ل- بگو غلط کردم سرورم
ز-خودت غلط کردی ااای
زنگ تلفن زین اه کشدار لیام و پشتش داشت
ل-چرا تا میایم یه کاری کنیم صدای زنگتت در میاد
ز- چون شاخکای مامانم تیز تیز!
کمر شلوار زین و کشید سرش و جلو برد تا داخلش و ببینه مثل اینکه دنبال چیزی بگرده
ز-روانی چی میخوای
لیام عمدا خودش و به نشنیدن میزد همچنان پی چیزی میگشت و با نفسای داغش زین و کلافه کنه
ز-دنبال چی میگردی به اون گندگی نمیبینش؟
ل-با اون کاری ندارم تریشا حتما میکروفونی شنودی چیزی کار گذاشته
کف دستش و محکم پشت دست لیام کوبید تا ازش جدا شه
ز-اینجا چرا دنبالش میگردی
ل-بلند شو جوابش و بده
ز-نمیخوام توام نمیتونی مجبورم کنی
ل-بلند نشی یه جوری جوابش و میدم که پدرت و دربیاره پاشو
زین دهن کجی بهش نشون داد
جابه جا شد تا دسترسی بهتری به تلفنش داشته باشه