فیلمی که میدیدن هیچ ارتباطی با ژانر کمدی نداشت اما با تیکه های هردو تبدیل به خنده دارترین فیلم سال شده بود .به حدی که بقیه کسایی که اونجا بودن صدای اعتراضشون بلند بشه
ز-هیسس مردم ازار ساکت شو
ل-واقعا این چیه؟ پاشو بریم شکمم درد گرفت
بازوی لیام و سفت چسبید هنوز از یاداوری صحنه های فیلم گه گاه خنده روی لبهاشون میومد
ل-میخوای یکی دیگه ببینیم؟این یکی زیادی بیخود بود
ز-نه واقعا ...تشنمه بریم یه چیز خنک بخورم
لیام سقلمه ای بهش زد
ل-خنکه ها!!
چشمک شیطونش با نیشگون زین ماسید
ز-نمیتونی خرم کنی
ل-تا اخر شب فرصت دارم واسه تلاش!
ز- بکن من که محلت نمیدم!
ل-بریم من یه گوشی تو خونه داشتم ورش دارم قبلی و که پوکوندی
ز-میخوای مال من و ورداری؟
ل-اولین کاری که بکنم این که عکسای منحرفی که ازم گرفتی و پاک میکنم
گوشش و حسابی تو دست پیچوند
ز-بگو غلط کردم بگووو
ل-ایییی لعنتی این دیگه گوش بشو نیست
ز-فکرشم نکن اون عکسارو پاک کنی اونا همش خاطره ان تک تکشون حتی اونا ک تار افتادن
دستشو دور شونه ی زین گرفت
ل-باشه بابا هرچی تو بگی...
ل-زین؟
زین که حواسش پرت گیتاریست خیابونی میگشت بی جواب گذاشتش تا لیام برای بار دوم صداش کننه
ز-جونم بگو
ل-اممم واسه مراسم پاپیون خوبه یا کراوات؟
ز-به تو کراوات بیشتر میاد ..اووف خیلی خوب میشی
دست لیام اروم روی شلوارش و لمس کرد
ز-مردک چیکار میکنی؟!
ل-هروقت اینجوری چشات دو دو میزنه میگی اوف یه خبرایی !
ز-خبری باشه میخوری؟!
ل- امم بدم نمیاد!
ز-فاککک تو واقعا یه همسر ایده الی!
لیام خندید بیشتر زین و به خودش چسبوند
ل-همسر ایده ال یکی که همیشه اماده باشه واسه خوردن دیک جناب زین!اوکی ..بعدی
ز-امم همسر ایده ال یکی که بهم اعتماد داشته باشه
ل-خب تو که اصلا به من اعتماد نداری !
ز-کی میگه ندارم؟
ل- قضیه اون مرد تو کلاب ماجرای هری تو خیلی بد بهم توپیدی
