24

2K 452 534
                                    

⚠بخاطر حرفای نامناسب و وجود کمی   خشونت ازتون عذر میخوام ⚠

حرکت دست لیام روی گوش و گردنش حسش و چندبرابر میکرد,
به شکل عجیبی این رابطه رو میخواست همین الان,
حتی اگه تریشا سر می رسید هم اهمیتی نمیداد!
شاید رابطه امشبشون میتونست روح نا ارومش و ساکت کنه.
یا احساس تنش و اظطرابش و تقلیل بده .

لیام جهت سرش و تغییر داد تا زبونش عمیق تر تو دهن زین فرو بره.
دستش روی قفسه سینه ی زین حرکت می کرد.
با همه ی اون سرو صداها تنها صدایی که تو گوششون تکرار میشد تپش قلب هردو بود .

زبونشو بیرون کشید.
چونه ی خیسش و بوسید.
لبهای زین بیشتر ازهروقتی وسوسه کننده بنظر میرسید.
پر سرو صدا لبهای هم و می خوردن.

مهم نبود اگه جف یا کارن صدای سکسشون و می شنیدن
با زین هیچی مهم نبود!

چسبیده به زین پایین تنشو بهش می مالید.
کمرش و می چرخوند تا حس لذت و به هردوشون منتقل بشه.

عطش و حرارت زیادشون ادامه پیدا نکرد.

بدون اینکه متوجه بشن چه اتفاقی در حال وقوعِ,
یقه هاشون کشیده شد ,
وقتی از هم جدا شدن سیلی اول رو گونه ی لیام نشست,
سیلی دوم تو دهن و لبهای زین فرود اومد.

حسی شبیه بیدار شدن از خواب عمیق با یه صدای مهیب.

درِ اتاق باخشونت باز شد,

یقه ی زین وگرفت با تمام قدرت به اتاق هلش داد.
نوک پای زین به زمین گره خورد,
قبل از اینکه بتونه خودش و نگه داره تو یه لحظه,باهمه ی وزن روی دستش پیاده شد.

صدای ترک خوردن استخونش و میشنید, اخ بلندش به گوش هیچکس نمیرسید.

لیام بیرون اتاق با چشمای متعجب خشکش زده بود.
زمان متوقف شده بود یا اون توان حرکت نداشت؟

دست لیام و کشید تو اتاق.
با بسته شدن در ,

زانوی زاهد بالا اومد,
جایی بین پاهاش ,
درد طاقت فرسایی تو کل بدنش پیچید,
صورتش جمع شده بود.
با دستش ناحیه ی ضرب دیده رو پوشوند تا شاید از دردش کم کنه.

زاهد خم شد, چونه ی زین و تو دستش فشرد
زاهد-مستی ؟

زاهد-باتوام میگم مستی ؟

چونش و خشن به چپ و راست تکون میداد

زین-نه ,نه

مشت زاهد گونه ی زین و دردناک کرد.

زاهد- چه غلطی می کردین؟ها؟

فقط صدای نفسای زاهد شنیده میشد,تند و عصبی

لیام شُک زده به زاهد خیره موند.

درست بین لیام و زینی که کف زمین نشسته بود قرار گرفت.
نگاهش بین صورت اون دوتا می چرخید,

Same mistakes Ziam Where stories live. Discover now