اوایل در مواجهه با هر اشتباهی خودمو مقصر میدونستم.
توی هر کاری...
حتی اگر من اون کسی نبودم که به دستش اون اشتباه رقم خورده...
ولی واقعا الان حتی دلم به حال خودمم میسوزه.
من انجام میدم ولی نه با اختیار خودم..
انگار کل وجود من یه عروسک خیمه شب بازی به دست یک بازی گردانه ...
حالم واقعا مساعد نیست ...
سرگردونم...
هرچند حالت های جدیدی توی زندگی من نیست...
ولی ایندفعه حس میکنم شدتش بیشتره...
کل روز رو مثل یک روانی دور اتاق میچرخیدم و به موهام چنگ میزدم.32 ساعت فاکی من نخوابیدم...
دقیقا از دیروز ...
از وقتی که تهیونگ اون نامه های شوم رو بهم نشون داد...
همه چیز دیروز خوب پیش میرفت ...
انگار نه انگار چقدر دنیای فانتزی خونه ی اون در مقابل چهاردیواری من بع معنای واقعی متفاوت بود...
هیچی...
هیچی براش اهمیت نداشت جز منو خودش و صادقانه این منو خیلی اروم کرد...
ولی نه تا وقتی اون نامه های لعنت شده رو بهم نشون داد...
همون نامه هایی که من یه زمانی براش مینوشتم. و نامه های دیگه ای از طرف مینیانگ .مینیانگ دروغ نمیگفت.اونم نامه مینوشت...
و هممون فکر میکردیم خودمون تنها کسایی هستیم که نامه مینویسیم..
ولی درست زمانی که میخواستم با گفتن حقیقت بهش گره ذهنشو باز کنم نامه ای متفاوت جلو اومد ...
نامه هایی که حاکی از نفر سوم بودن خط درشتش حاکی از اعتماد به نفسش و غرور و قدرت گلگون گرفته از وجودش رو میداد...
نامه هایی که بر خلاف نامه های منو مینیانگ دیگه محتوای عشق و محبت و دلتنگی رو نداشت...
اون نامه ها پر از تهدید ، تقصیر ، و طلب بودن
پر از نفرت...
( اون در خطره )
اولین آژیر قرمز خطر توی ذهنم...
+ این نامه ها رو به دیوار خونمون میچسبوند. خیلی سعی کردم وایسم تا بفهمم کیه ولی هیچ وقت ندیدمش... انگار که خوب میدونه کی بیاد من نباشم...
( پشت گوش ننداز )
دومین آژیر خطر ...
شاید اگه تهیونگ در جواب سوالم که گفتم : کی بهت ادرسو داد؟
ساده بهم نگفته بود: (خودت)
به خودم شک میکردم...
ولی الان...نه
محاله ...
من دوسش دارم . پس اون کیه؟
.
.
.
اطلاعاتی ازصاحب نامه سوم که از حرف های تهیونگ و نامه ها به دست اوردم:
1-ارسال نامه ها روال منظمی نداشته...
2-اولین نامه چند روز بعد از رفتن جیمین ارسال شده
3-اون نامه ها رو با بی پروایی تمام به در خونه ی تهیونگ میچسبونه...
4-خط اون فرد برام به شدت اشناست.
5- از شدت فشار قلم رو کاغذ مشخصه که تک تک کلمات هشدار امیز و نفرت آمیزش از اعماق وجودش بیرون میان...
6-واکنش اون برای اینه که تهیونگ داره ناخواسته به یکی که برای اون مهمه اسیب میزنه...
.
.
.
فقط باید بفهمم هر کردوم از نامه ها مال چه روزیه...
و اون روز تهیونگ پیش کی بوده و چکار کرده...___first letter from X_____________
کیم تهیونگ...
تو داری بهش اسیب میزنی...
و اسیب به اون ، اسیب به منه...
پس هشدارمو جدی بگیر!!!
______________________________
YOU ARE READING
puppeteer (Taegi)
Fanfictionهمراه با دفترچه یاداشت یونگی که افکار و روان افسردش رو توش لقمه ای یادداشت میکنه پیش میریم و از ذهن یه فرد افسرده سر در میاریم. ×××بخاطر داشتن صحنه های خودکشی ممکنه برای همه ی گروه های سنی و سلیقه ها مناسب نباشه پس رعایت کنید... ____________________...