note32

488 143 8
                                    

قراره هفته ی اینده یه اردوی مدرسه ای داشته باشیم...
در واقع یه اردوی پژوهشیه...
سر همین مجبورم که در هر حال توی این اردو شرکت کنم...
اتفاقا دکتر جانگم کلی از این اردو استقبال کرد .
و کلی از زمان ملاقاتمونو راجب اینکه اگه برم اردو چه موقعیت هایی میتونه به دست بیارم صحبت کرد .
خلاصه بگم...
مثل همیشه این دکتر دیونه کار خودشو کرد.
و بازم با نفوذ بی حد و حسرش به ذهنم، منو به انجام کاری سوق داد که فکر نمیکنم هیچوقت حاضر شم داوطلبانه انجامش بدم.
فردا قراره با طبق لیست دو به دو هم گروهی شیم...
ولی نمیدونم چرا با وجود همه این اتفاقای خوب که طی این مدت برام افتاده و یک نوزدهم احتمال داره من با تهیونگ هم گروهی شم ، بی اندازه ناامیدم

.
.
.
.
.
نامه ی هیجدهم_________________________
یه سری چیزا هسته که فقط سرنوشت میتونه برات رقم بزنه ...
نه خودت...
_____________________________________

puppeteer (Taegi)Unde poveștirile trăiesc. Descoperă acum