Part~45~

2.6K 423 256
                                    


به دليل اينكه اين پارت ادامه اتفاقات فصل قبله اگر جزييات يادتون نمياد دو قسمت آخر (43,44)رو دوباره بخونيد
===============

-گرفتي؟

جونگ كوك شيشه ي توي دستشو بالا اورد و نشون داد :
-هتل چيكار ميكني؟ فكر كردم با هيونگ اومدين يه جور نامزد بازي ولي يه جوري نوشتي بلوكد فك كردم يه بلايي سر ديك يكيتون اومده !!

الن چشم غره اي رفت و قفل متحرك درو باز كرد تا پسر وارد بشه.

جونگ كوك با تعجب پرسيد:
-تنهايي؟! هيونگ كجاست؟!

الن با حرص بطري وودكاي توي دست پسر رو كشيد و پلمپشو باز كرد و از روي بطري نوشيد:
-ردم كرد!

جونگ كوك چشماش از اين باز تر نميشد:
-چيييييييي؟!

الن روي زمين نشست و شات ديگه اي از بطري توي دستش خورد.
چشم هاش از شدت فشار قرمز شده بود. و صورتش ملتهب بود

جونگ كوك هنوز شوكه بود:
-واقعا رد كرد؟؟؟ ولي...

الن يه شات ديگه خورد و جونگ كوك بلافاصله بطري رو از دستش گرفت:
‏-wwwwaaitttt slow dowwwwwn!

و بعد خودش كنار پسر نشست و يه شات خورد.

الن با حرص دستشو روي صورتش كشيد:
-كجاي كارو اشتباه كردم كوك؟

جونگ كوك زير لب جواب داد:
-هيچ جا!

پسر با حرص بلند شد تا توي اتاق قدم بزنه:
-نميفهمم! من براش هر كاري كردم! هر كاري.... حتي با برنامه ي كار تخميش كه مدام در سفر بود تا جايي كه در توانم بود همراهيش كردم

جونگ كوك زير لب گفت:
-ميدونم

-ديگه بايد چيكار ميكردم كه نكردم؟ من حتي سعي كردم زبون مادريشو ياد بگيرم!

-ميدونم!

-همه چي بينمون خوب بود... واقعا بود! نميفهمم چرا... سوكجين اهل صحبت كردن از احساساتش نبود ... اما با من خوب بود...

لحن پسر شكسته شد:
-دوستم داشت ... بهم محبت ميكرد... ولي...

جونگ كوك شات ديگه اي خورد و بطري رو به الن داد:
-ولي چي؟؟؟

پسر آهي كشيد
-ولي انگار خوشحال نبود!

جونگ كوك سكوت كرد و الن ادامه داد:
-ميدونستي جين سيگار ميكشه؟

جونگ كوك با تعجب پرسيد:
-واقعا؟!

الن سرشو تكون داد:
-دائم نميكشيد و سعي ميكرد قايمش كنه... به روش نمي اوردم تا بيشتر از اين روي قضيه حساس نشه ولي يه مدت زياد دستش ميديدم

THE RULE NUMBER 3 [vkook]Where stories live. Discover now