Part~38~

2.3K 428 117
                                    



-الو

سوكجين متعجب از برقراري تماس با تعجب به گوشيش نگاه كرد:
-اوه خداي من نامي حالت خوبه؟؟؟؟؟؟

نامجون چند لحظه سكوت كرد و بعد جواب داد:
-خوبم كاري داشتي؟

سوكجين آروم پرسيد:
-زمان بديه؟ بعدا تماس بگيرم؟

نامجون آهي كشيد:
-نه مشكلي نيست فقط يكم كار داشتم

سوكجين خواست حرف بزنه ولي صداي گوش خراش مخلوط كن جلوي حرفشو گرفت:
-نامي؟

صداش به گوش پسر نرسيد.
با حرص به الن نگاه كرد و داد زد:
-قطع كن اونو! دارم با تلفن حرف ميزنم !

صداش به گوش دوست پسرش هم نرسيد.
با حرص به طرف اشپز خونه رفت و با عصبانيت پريز دستگاهو رو از برق كشيد و داد زد:
-گفتم خاموشش كن دارم با تلفن حرف ميزنم !

الن با تعجب به رفتار عصباني دوست پسرش نگاه كرد
سوكجين چشم غره اي رفت و به اتاقش رفت تا راحت تر صحبت كنه

درو پشت سرش بست
-هستي پشت خط؟
-اره

سوكجين سكوت كرد آروم پرسيد:
-نامييي

و منتظر "جانم" غير ارادي و بي مهاباي پسر موند.

-بله سوكجين؟ اگر كاري داري سريع تر بگو يكم سرم شلوغه

سوكجين كه جواب دلخواهشو نگرفته بود غر زد:
-يه هفته است جواب تماسامو نميدي! تقريبا هر روز بهت زنگ زدم

-گوشي تلفنم شكسته بود اول ميخواستم تعميرش كنم ولي قابل تعمير نبود مجبور شدم گوشي جديد بخرم يكم طول كشيد

سوكجين بغضش گرفت. به محض اينكه گوشيشو پيدا كرده بود متوجه شد چه اتفاقي افتاده. زمان تماس بر قرار شده خيلي بيشتر از مكالمه ي چند دقيقه ايشون بود.

از چيزي كه نامجون از سر گذرونده به خودش لرزيد.
چونه اش لرزيد:
-متاسفم نامي

اينبار نوبت نامجون بود كه سكوت كنه .
جين احمق نبود. ميدونست نامجون چي شنيده. احساسات پسر رو نسبت به خودش ميدونست. هيچ وقت نميخواست به خاطر اين موضوع از نامجون سو استفاده كنه يا به خاطر اين موضوع اونو اذيت كنه.

سوكجين با ناراحتي گفت:
-من واقعا متاسفم . من هيچ وقت همچين كاري رو در حقت نميكنم. كاملا غير عمدي بود. وقتي فهميدم با الن خيلي دعوا كردم كه تماسو قطع نكرده بود . من فقط..... واقعا متاسفم.

از ته دل معذرت خواهي كرد. ميدونست خودش جاي پسر بود اين اتفاق رو نميتونست تحمل كنه.

نامجون همچنان سكوت كرده بود. دوست نداشت سوكجين متوجه بشه ولي ديگه نميتونست كاري كنه.
-فكر كنم بهتره ديگه با هم در تماس نباشيم

جين شوكه شده پرسيد:
-چييييي؟ چرا؟

نامجون آروم گفت:
-جين...

THE RULE NUMBER 3 [vkook]Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang