Part~25~

2.8K 480 200
                                    


با ديدن وضعيت جونگ كوك از ماشين پياده شد تا كمكش كنه . با وحشت پرسيد:
-چي شده؟ بهت تجاوز كرده؟

تا زماني كه توي ماشين نشستند جونگ كوك حرفي نزد.
يونگي طاقتشو از دست داد:
-حرف بزن جونگ كوك !

جونگ كوك زير لب گفت:
-ميشه منو ببري بيمارستان؟

يونگي داد زد:
-اون عوضي چه بلايي سرت اورده ؟؟؟

جونگ كوك هم متقابل داد زد:
-جاي سوال پرسيدن فقط منو ببر به يه بيمارستان لعنتي!!!!!

يونگي ديگه چيزي نگفت و ماشينو روشن كرد.

ساعت سه نصف شب اورژانس خلوت بود.
با ورودشون سريع بستري شد و دكتر بالاي سرش اومد .
-چي شده؟

جونگ كوك با خجالت گفت:
-خونريزي مقعدي دارم

دكتر با نگاه جديش دستكش جديد دستش كرد تا معاينه كنه .و ازش خواست لباسشو در بياره

جونگ كوك كمي با خجالت شلوارشو پايين كشيد

دكتر با ديدن زخمش و بعد خون اونم به مقدار واضح نگاهش رنگ جدي تري گرفت:

-لطفا همراه بيرون بايسته

يونگي بيرون رفت و دكتر سريع پرده رو كشيد:
-كار اونه؟

-نه نه اون دوست منه...

-بهم ميگي چطوري اين اتفاق افتاد؟

جونگ كوك با خجالت راستشو گفت:

-رابطه داشتم

دكتر سرشو تكون داد و گفت كه منتظر باشه .

همين كه بيرون رفت دستكششو در اورد و به پرستار گفت:
-احتمالا كيس تجاوزه لطفا به مسئول پزشك قانوني بگيد بياد. شايد قرباني بخواد شكايت بكنه.

يونگي با وحشت جلوتر رفت:
-چه بلايي سرش اومده؟ بهش تجاوز شده؟

دكترش با لحن بدي پرسيد:
-تو دوستشي؟
يونگي سرشو تكون داد
-ميدوني كي اينكارو كرده؟
يونگي دوباره سرشو تكون داد.

دكترش گفت:
-خوبه. تا پزشك قانوني نياد اجازه ندارم شواهد رو پاك كنم. بعد از اون درمانش ميكنم. به خاطر خونريزيش ممكنه نياز به بخيه باشه

با همديگه داخل رفتند.

دكتر گفت:
-الان پزشك قانوني مياد. لطفا چند لحظه تحمل كن . اجازه ندارم بهت مسكن براي دردت بدم

جونگ كوك يك دفعه با وحشت و درد روي تخت نيم خيز شد:
-تجاوز نبوده خودم رضايت داشتم . پزشك قانوني نميخوام

يونگي بهش چشم غره اي رفت:
-به حرفشون گوش كن.

پزشك دوم با پك مخصوص وارد شد:
-سلام

جونگ كوك با بسته ي توي دست دكتر دوم بيشتر وحشت كرد و داد زد:
-ميگم تجاوز نبوده!!!! خودم خواستم!!!! هيونگ بهشون بگو برن بيرون!!! من نميخوام بهم دست بزنن!!

THE RULE NUMBER 3 [vkook]Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang