دوست داشتنت یک اجبار

part7

وضعیت جسمانیش توی این چند وقت اخیر به طوری تغییر کرد بوده ، که اگر یک امگا میبود به بارداری اش شک میکرد .

اما خب حتی اگه امگاهم بود اسپرم های جئون اونقدر هام قدرتمند نبودند ،که برای بار اول به سرعت باردارش کنند .

در این سه هفته ی که گذشت  جونگ کوک حتی یک روزهم برای دیدنش دیر نمی کرد .

هروز وقتی از سرکار بر میگشت یک شاخه گل و غذا توی اتاقش برای شام انتظارش رو می کشید ، بابت همکاری های یوری با جونگ کوک چندان خوشحال و راضی نبود .

و هنوز موفق نشد بوده که با جونگ کوک بدون دعوا و بوس بوسی شدن صحبت کند،همچنان بتا به کار های احمقانه ش ادامه میداد .

: کیم تهیونگ

با شنیدن اسمش از جا بلند می شود، برگه ی جواب آزمایش رو از پرستار میگیرد و به سمت مطب دکتر به راه می افتد.

: میتونم برم تو؟

پرستار سری تکان میدهد و از کنارش عبور می‌کند.

این علائم تنها دلیلی که داشت بهم ریختن چرخه ی راتش بود ، یا اینکه مشکل معده پیدا کرد باشد .

: از محرک خاصی استفاده میکنی؟

آلفا با چشم های گرد شد به دکتری که داشت آزمایش هارو با دقت میخوند نگاه می‌کند.

: محرک؟

جواب ازمایش پزشک روهم گیج کرد و هرچیزی که دیده رو بازگو می کند: نیمی از علائمی که داری عوارض مصرف محرک و نیمه دیگه ش خب میشه گفت چیزی که از هورمون هات نشون میده . نمیشه گفت ربطی به اون دار ، بیشتر شبیه هورمون های یک امگای بارادر ، و  اینکه شاید این بخاطر همون محرکی که مصرف کردی هورمون هات بهم ریختگی پیدا کردند .

هیچ کدام از حرف های امگای مقابلش رو نمی فهمید ، اون داشت از چه چیزی صحبت میکرد ؟

تهیونگ تا به حال محرکی استفاده نکرده ، گیر آوردن همچین دارویی اونقدر هاهم اسون نبوده!
فقط با تجویز پزشک میشد به صورت قانونی از داروخانه ها خرید،  انهم برای الفاهای که در چرخه ی فحلی اشان مشکل داشتند.

: ولی من تا به حال همچین چیزی مصرف نکردم!

تهیونگ بیمارش بوده و چند بار قبل تر بخاطر بهم ریختگی های راتش اون رو اونجا دیده،  یادش نمی اومد که داروی این چنینی برای الفا تجویز کرد باشد؛  برای مطمئن شدن بار دیگر لیست دارو های که تا به حال برای الفا تجویز کرد را چک می کند.
هیچ داروی حتی مشابه محرک هم تجویز نکرد بوده.

: داروهای که این مدت مصرف کردی و جز اون چیزای که خودم بهت دادم چیا بودن؟

: حتی سرماهم نخوردم که بخوام دارو بخورم .