31.Chanbaek Special-Mark

1.2K 187 9
                                    

لوهان لبخندی زد و گفت "خوشبختانه مجمع قبول کرده بعد از توضیحات اگه همچنان خواستین اینکارو بکنین این اتفاق بیوفته"

"چه اتفاقی؟؟؟ ما باید چیکار بکنیم؟؟؟"

"این یه روشه که یه فراری نره دنیای زیرین ولی عواقبی هم داره"

"مثلا؟؟؟؟"

"ببین توی این روش روی روح فراری و شکارچی که داوطلب شده یه علامت گذاشته میشه علامتی که نشون میده اونا تا ابد با همن یعنی تا روزی که شکارچی هستی بکهیون به عنوان هیلرت باهات میمونه و حتی بعد از مرگ و توی زندگی های بعدی برای ابد شما باهمین یعنی علامتی که روی روحتونه شما رو به سمت هم میکشه" بکهیون با دهن نیمه باز داشت به لوهان نگاه میکرد

"این یعنی اینکه... بکهیون میشه هیلر من؟"

"درسته و حتی اگه نخوادم برای ابد به تو متصل میشه"

"من با این مشکلی ندارم ولی بکهیون..."

"منم مشکلی ندارم..."

"بکهیون ابد یعنی ابد میفهمی یعنی چی؟"

"اره… یعنی برای همیشه"

"و این همیشه یعنی حتی وقتی دوره شکارچی بودن چانیول تموم شد و شما به زندگی بعدی رفتین بازم توی زندگی بعدی سر راه هم قرار میگیرین به عنوان برادر... دوست... همکار... عاشق بلاخره یه جوری سر راه هم خواهین بود"

"خب که چی؟" وقتی این جمله رو از دهن بکهیون شنیدم یه چیزی توی دلم فرو ریخت انگار قشنگ ترین شعر دنیا رو شنیده باشم.

"پس مطمئنی؟"

"چانیول بخاطر من به این وضعیت کشیده شده... حتی الان بخاطر نجات من حاضره هر دردی رو تحمل کنه این نشونه‌ی اینه که برای من ارزش قائله پس من مشکلی ندارم" لبخند محوی روی لبم نشست

بکهیون به صورت من نگاه کرد و لبخند زد ولی بعد توجهش به حرفای لوهان جلب شد "خب این اولین بندی که باهاش مشکل نداری دومین بند اینکه تو قراره هیلر چانیول بشی این میدونی یعنی چی؟"

"نه ولی فک نمیکنم چیزه بدی باشه حداقل اسمش که معنی خوبی میده"

من کاملا سکوت کردم چون نمیدونستم واکنش بکهیون به این موضوع چی خواهد بود من همیشه بکهیون رو دوست داشتم و بعد از مرگش فهمیده بودم حتی بیشتر از چیزی که فک میکردم بهش وابسته بودم و دوست داشتنم یه دوست داشتن معمولی نبود ولی بکی چی؟ اون حاضر بود برای ابد با من بمونه

لوهان نفس عمیقی کشید و شروع کرد به صحبت کردن "از نظر ما معنی خیلی خوبی میده، زن‌ها و مردای خیلی کمی هستن که این فرصت بهشون داده میشه که زندگی کنن و همزمان گناهانشون بخشیده بشه"

"این یعنی من دوباره زنده میشم؟"

"بله.... ولی زیاد خوشحال نشو کسایی که پیمان میبندن که هیلر بشن حق ندارن برگردن به زندگی قبلیشون، ارکیدیا هم از این موضوع مطمئن میشه و با اینکه هیلر ها موجودای خیلی خیلی با ارزش برای ما هستن ولی اگه هیلری تصمیم بگیره این راز رو فاش کنه یا بخواد به خانواده اش نزدیک بشه شده به قیمت از دست دادن اون هیلر (کشتنش) آرکیدیا جلوش رو میگیره"

Healer I [Completed] Where stories live. Discover now