twenty one

1.6K 393 61
                                    


تو مثل یک نسیم خنک تابستونی بودی دلچسب اما موقتی

__________________________________________________

« جونگوک »

با بسته شدن در به خودم اومدم و نفس گیر کرده تو سینه ام رو آزاد کردم ، قلبم درد می کرد ، می دونستم بخاطر ناراحت کردن اون پسر بود .

پسر ! من حتی اسمشو نپرسیدم .

تنها کاری که در اون لحظه به ذهنم رسیده بود رو انجام داده بودم ، نمیخواستم  تمام زحماتی که کشیده بودم از بین برن ، نمیخواستم به آینده روشنی که رو به روم بود پشت پا بزنم ، اما نمی خواستم اون رو هم ناراحت کنم.

همون لحظه که با چشم های گشاد شده از تعجب به من خیره شد فهمیدم که ندونسته به اینجا اومده حتما کار پسری بود که کنارش ایستاده بود و من رو متوجه رز روی دستش کرد بود .

متوجه نشدم ساعت های بعدی چجوری گذشت ،شدیدا احساس تنهایی میکردم انگار که نیمی از وجودم رو گرفته باشند . دلم میخواست اون پسر دوباره روبه روم بود و من هنوز به چشم های کوچیک و گربه ایش نگاه میکردم .

چشم هایی که هر شب با فکر کردن بهش به خواب می رفتم ، حتی با نگاه کردن به رز روی دستم هم احساس دلتنگی می کردم .

من زندگی چندان آسونی نداشتم .از نوجوانی ام تنها خاطره ای که دارم تمرین های سخت و کار کردن بود ، رژیم هایی که می گرفتم ، تنهایی هایی که تحمل میکردم .
من از بچگی خودم گذشته بودم به خاطر این که الان اینجا باشم .

چطور می تونستم نسبت به همه این ها بی تفاوت باشم ؟

+حالت خوبه ؟ تهیونگ با نگرانی کنارم نشست و پرسید.

_سعی میکنم خوب باشم .

+نمیخوای بگی چی شده که به این حال و روز افتادی؟ ما دوتا از تمام راز های هم با خبریم خودت می دونی که تا جایی که بتونم بهت کمک میکنم هوم؟

لبخندی زدم و دستم رو دور شونه اش انداختم : ته نمی دونم دارم چه غلطی با زندگیم میکنم .

+به من بگو گوکی . با اخم نالید ، معلوم بود که از شدت کنجکاوی در حال منفجر شدنه .

_من نیمه ام رو ملاقات کردم. به محض به پایان رسیدن جمله ام سر  تهیونگ به سرعت به سمتم چرخید طوری که صدای مهره های گردنش رو شنیدم.

با چشم های گرد نگاهم کرد و با لکنت گفت:ت...تو کی.. رو ملاقات کردی؟

_نیمه ام . با لبخند  محوی گفتم .

+تو ....توِ احمق مهم ترین اتفاق زندگیتو به صمیمی ترین دوستت نگفتی .

چشم هاش گشاد تر شد و بازوم رو گرفت : چطور بود خوش اخلاق بود ، مهربون بود کیوت بود یا جذاب یا شایدم سکسی؟ قطعا اگه جذاب بوده باشه تو می پسندیش تو از دخترای جذاب خوشت میاد . صداش ...صداش چطور بود ....چرا هیچی نمیگی ؟

_اون پسر بود .

لب های تهیونگ از هم باز موند ، قطعا اگه چشم هاش از این باز تر می شد پاره می شد .

_و من بهش گفتم باید همدیگه رو فراموش کنیم .

بعد از چند دقیقه سکوت تهیونگ ناگهانی گفت: تو احمقی

شوکه نگاهش کردم : چی!!!!!

+گفتم تو احمقی ، بخاطر این که پسر بود ردش کردی ، می دونی با این کارت چه اشتباه بزرگی کردی ، میخوای تا آخر عمر کنار کسی زندگی کنی در حالی که تنها میتونی به اون فکر کنی .

_اما موقعیت من فرق می کرد تهیونگ ، من مشکلی با پسر یا دختر بودنش نداشتم و ندارم  ، من یه آیدلم تهیونگ اگه همین الان پامو از خونه بیرون بزارم هزاران عکس و شایعه راجبم پخش میشه ، تمام زحمتایی که کشیدم نابود میشه . به نظرت وقتی مردم بفهمن که جئون جونگکوک گیِ چه عکس العملی نشون میدن ؟ هیچ کس با این موضوع کنار نمیاد ته هیچ کس .

___________________________________________________

تا حالا دیده بودید انقدر تند تند پارت بزارن براتون ؟😊

[look like a Rose]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora