برای بهتر تصور کردن بکهیون با موهای سفید و بلند که قراره ببنده عکس این پارت رو چک کنید.تیپ بکهیون از این به بعد قراره اینجوری بشه.
__________________بدنش از درد زیادی که دیشب تحمل کرده بود کاملا کرخت شده بود.با نوازش موهای عرق کرده اش که به هم چسبیده بودن کامل خواب از سرش پرید ولی نمیخواست چشاشو باز کنه.دیشب اونقدر درد کشیده بود که حس میکرد تمام استخوان هاش خورد میشن و دوباره ترمیم میشن.
+نمیخوای چشاتو باز کنی؟
صدای زمخت و بم چانیول که بخطار از خواب بلند شدن خش دار شده بود، مجبورش کرد چشم های سنگینش رو باز کنه.چانیول دستش رو زیر سرش گذاشته بود و داشت موهاش رو کنار میزد.
حتی نفس کشیدن هم خسته اش میکرد.بدنش اونقدر خسته ی دردی که متحمل شده بود که فقط میخواست بخوابه.اون نوازش ها هیچ حسی بهش نمیدادن.اون بخطار نوازشگرش اینقدر درد رو متحمل شده بود.
چانیول با لحن آرومی بدون اینکه دست از نوازش کردن برداره کفت:
+شب کابوس دیدی؟
کابوس؟اون کابوس ندیده بود. اون داشت درون کابوسش زندگی میکرد.درون کابوسش زجر میکشید و درد میکشد و وقتی میخوابید زندگی میکرد.اون منتظر خوابی بود که نوازشگرش بهش به ارمغان بیاره و همیشه از این کابوس رها بشه و زندگی بکنه.
سری به معنی اره تکون داد و اجازه داد هرچقدر که مرد روبه روش میخواد موهای به هم چسبیده اش رو نوازش کنه.
با رد شدن دست چانیول از زیر زانو و گردنش فهمید که داره به حموم میبرتش.برای اولین بار از ادای فلج هارو در آوردن کلافه نشده بود چون حس میکرد اندام های بدنش اونقدر خسته ان که تحمل حملش رو ندارن.
یه دوش گرم میتونست حالش رو خوب کنه و برای هزارمین بار کابوسش رو شروع کنه تا وقتی که چشم هاشو میبنده.توی وان نشست و اجازه داد دست های کفی پسر بزرگتر بدنش رو بشوره.هردوشون فقط باکسر تنشون بود.چانیول بعد از شستن موهای بکهیونی که انگار نه انگار تازه از خواب بلند شده و خسته اس توی وان سر پا وایستاد تا زود موهای خودش رو بشوره تا بدن هردوشون رو ابکش بکنه.
بکهیون توی وان نشسته بود و سرش رو به لبه وان تکیه داده بود و به عامل اصلی کابوس هاش چشم دوخته بود.اگر پارک چانیولی به دنیا نمیومد بیون بکهیونی نبود که اینقدر درد بکشه.
چانیول مثل قضیه ی پروانه ای بود.قضیه ی پروانه ای میگه که توی نقطه از دنیا،اگر یک پروانه در موقعیت خاصی باشه تنها با یک بال زدن میتونه اونور دنیا طوفان بپا بکنه.پارک چانیول اون پروانه بود و بیون بکهیون همون طوفانی که بخاطر بال زدن اون پروانه بوجود اومده.
YOU ARE READING
Angels of satan
FanfictionSeason one[Completed✅] Season two[ on going ] •اسم:فرشتگانِ شیطان •خلاصه:پارک چانیول تک فرزند قدرتمندترین مافیای کره و آسیا از وقتی که به دنیا اومد فهمید برای زنده موندن توی دنیای تاریکی که متولد شده برای حفاظت از خودش باید ظالم باشه و فقط با حس انت...