دستشو به طرف کمرش برد و به وضوح دید بکهیون باچشم های ترسیده به کش شلوارش چنگ زده.احمق، فکر میکرد بهش میخواد تجاوز کنه؟....این اشتباه بزرگ رو نمیکرد!
با پوزخند روی بکهیون خیمه زد و گفت:
+چیه؟....میترسی بهت دست بزنم؟...احمق!
همین که میخواست از روش بلند شه بکهیون دست هاش رو دور گردن چانیول حلقه کرد، به طرف خودش کشید.با چشم هایی که توی سیاهی فرو رفته بود لبخندی به پسر بزرگ تر زد و گفت:
-چیه؟...یعنی نمیخوای بهم دست بزنی؟
خودشو بالا کشید و کنار گوش چانیول شهوت انگیز زمزمه کرد.
-مطمئنم پوستم سفید تر و نرم تر از اون هرزه دیروزه. بعدش باهم نقاشی میکنیم هوم؟
بعد گفتن این حرفش محکم دو تا از انگشت هاش رو بین دنده ها چانیول فشار داد.چانیول از دردی که بهش وارد شده بود نالید و خودشو روی زمین پرت کرد.
لعنتی باز بکهیون تغییر کرده بود!
بکهیون با قدرتی که نمیدونست از کجا اومده به طرف اشپزخونه رفت و بلند ترین و تیز ترین چاقو رو آورد.چانیول که از دنده هاش گرفته بود میخواست به زور بلند شه،صدای شنگول بکهیون به گوشش رسید
-اوه چانیول شی!....بیا. وسایل نقاشی رو هم اوردم!
چاقو رو توی دستش محکم کرد و به طرف چانیول حمله کرد ولی چانویل به پهلو چرخید و جاخالی داد.بکهیون خودشو روی چانیول انداخت و دست هاش رو بالا برد همین که میخواست چاقو رو به قلب چان فرو کنه،پسر بزرگتر با دستش هاش قسمت تیز چاقو رو گرفت.خون از دست هاش روی صورتش چکه میکرد و سوزش دستش وحشتناک بود ولی نمیتونست دست بکشه وگرنه اون چاقو با قلبش یکی میشد
با دست هایی که چاقو رو گرفته بود بکهیون رو هل داد و از جاش بلند شد و کنار رفت،در حالی که نفس نفس میزد به بکهیون که به چاقو اغشته به خونش خیره بود، نگاه کرد
-اوه چانیول شی!....انگار نقاشی قشنگی قراره بشه!
یکدفعه به طرف چانیول حمله ور شد،چانیول سریع جاخالی داد و به پشت میز رفت تا ببینه حمله بعدی پسر چیه. نمیتونست بهش صدمه بزنه،چون اگه میزد باید بکهیون رو میکشت!
»آقای پارک! بکهیون به شخصیت دومش تبدیل شده!
صدای لوهان بود که داشت از اون طرف پذیرایی هوار میکشید.چانیول عصبی داد زد.
+واقعا ممنون. نمیدونستم که!....یه کاری بکن احمق
بکهیون به طرف مشروب ها رفت و یکی از مشروب ها که کاور سیاه رنگی داشت رو برداشت و به طرف چانیول پرتاب کرد.چانیول جا خالی داد و فریاد زد
YOU ARE READING
Angels of satan
FanfictionSeason one[Completed✅] Season two[ on going ] •اسم:فرشتگانِ شیطان •خلاصه:پارک چانیول تک فرزند قدرتمندترین مافیای کره و آسیا از وقتی که به دنیا اومد فهمید برای زنده موندن توی دنیای تاریکی که متولد شده برای حفاظت از خودش باید ظالم باشه و فقط با حس انت...