بکهیون خیلی وقت بود که شیطونی نکرده بود و الان داشت با لوهان، با سر به سر کیونگسو گذاشتن ،کیف میکرد...لبخند میزد....
میخندید....
قهقه میزد....
ولی این میان.....غافل از اون دو تیله ی خیره بهش بود!
آجوما با دیدن چانیول و سهون خواست که به بکهیون اطلاع بده، اما با قرار گرفتن انگشت چانیول به منظور سکوتش....سرجای خودش وایستاد و به بکهیون و لوهان خیره شد
لوهان از اینکه بیمارش حالش خوب بود خوشحال بود و از همه مهم تر اینکه دوستش خوشحال بود، داشت کیف میکرد
بکهیون وسط پذیرایی بزرگ وایستاده بود و به رپر گروه اکسو نگاه میکرد که چطوری بدون نفس کشیدن اون همه تند پارت هاش رومیخونه.....به طرف لوهان برگشت و گفت:
-وااااو لنتی چقدر هات داره میخونه....من عاشقشم!
لوهان از اون طرف پذیرایی اومد و کنار بکهیون ایستاد و به صفحه تلوزیون خیره شد و گفت:
+اره اره خیلی هاته!
بعد به طرف بکهیون چرخید و با چشم های شیطونش به بازو بکهیون زد و گفت:
+تو هم عجب سلیقه ای داری هااااا
و هر دوشون خندیدن، بکهیون به طرف کیونگسو برگشت و پرسید:
-هیونگ!...تو کدومشو بیشتر دوست داری؟
کیونگسو با چشم های بزرگش به بکهیون و لوهان که با کنجکاوی بهش نگاه میکردن، نگاه کرد و با لکنت گفت:
»خ...خب...شاید...دنسر اصلیشون!
بکهیون و لوهان با شنیدن جواب کیونگسو"اوووووو"بلندی کشیدن و لوهان گفت:
+به قیافه آرومت نمیاد عاشق همچین پسر سکسی بشی!
کیونگسو با حرص سر جاش تکون خورد و گفت:
»یا یاااا چه ربطی داره...اون فقط ایدوله...اون اصلا به ما نگاه نمیکنه که
بکهیون با ناامیدی لب پایینش رو بیرون داد و گفت:
-اه...من خیلی دوسش دارم
لوهان دستشو رو تو هوا تکون داد گفت:
+اه حالا اونو ول کنین....میگم اگه بیرون از اینجا، مثلا اصلا نمیشناختین این افراد رو(منظورش همون اعضای فرشتگان شیطانه)از کدومش خوشتون میومد؟
YOU ARE READING
Angels of satan
FanfictionSeason one[Completed✅] Season two[ on going ] •اسم:فرشتگانِ شیطان •خلاصه:پارک چانیول تک فرزند قدرتمندترین مافیای کره و آسیا از وقتی که به دنیا اومد فهمید برای زنده موندن توی دنیای تاریکی که متولد شده برای حفاظت از خودش باید ظالم باشه و فقط با حس انت...