Part_10(s2)

1.1K 317 151
                                    


+میا...میا دیروز حین عملیات...آسیب دیده!

اسید معده اش فوران کرد و حس میکرد دنیا وارد یه اسلوموشن شده.گوش هاش زنگ میزد و ضربان قلبش کند شده بود.با هر انقباض ضربان قلبش درد وحشتناکی وارد بدنش میشد.برانول رو از دستش در آورد و بدنش انگار بی حس شده بود و حتی درد دستش رو که ازش برانول خارج شده بود و خون میومد رو حس نمیکرد.

حرکات همه روی دور کند بود.دست هایی دور بازوش پیچید و بدون اینکه حتی تشخیص بده اون فرد کیه با تمام توانی که داشت هلش داد.سرش گیج میرفت و اسید معده اش باعث حالت تهوع وحشتناکش شده بود.با حالت بدی خودش رو به میز پرسنل رسوند و با وجود تیر کشیدن وحشتناک سرش لب زد:

-دیروز...دیروز یه امروز...دختری با موهای سفید...که...آهه...

دستش رو روی سرش که داشت میترکید گذاشت و ادامه داد:

-که زخمی شده آوردن؟

پرستار با دیدن بکهیون که جزو بیماران وخیم محسوب میشد با لحن سرزنشگر و نگرانی به زبان انگلیسی گفت:

+آقا شما باید استراحت بکنین.حالتون خوب نیست!

بکهیون از کوره در رفت و دستش رو به میز کوبید و با لحن شلی فریاد زد:

-گفتم کدوم اتاقه!!

زن با لحن ترسیده ای لب زد:

+اتاق چهارصد و هفتاد!

بکهیون در حالی که صدای دمپایی هاش کل سالن رو پر کرده بود سراسیمه به شماره ها نگاه میکرد و با دیدن عدد چهارصد و هفتاد درش رو باز کرد.پتو تا روی شونه هاش کشیده شده بود.رنگش یکم رنگ پریده بود ولی حالش خوب بنظر میرسید.بکهیون با قدم های اروم به تخت نزدیک شد و میا با شنیدن صدایی پلک های سنگینش رو باز کرد.با دیدن بکهیون لبخند خسته ای زد.بکهیون با نگرانی گفت:

-زی...زیبای وحشی؟

میا لبخند عمیق تر و خسته ای زد.بکهیون با قدم های نامطمئن نزدیک شد.دستش رو روی پتو گذاشت و خواست که پایین بکشه ولی با دست میا متوقف شد.میا با لبخندی که روی صورتش داشت نگاهش رو به بکهیونی که کلافه بود داد اروم زمزمه کرد:

+باور کن...نمیخوای ببینی..

بکهیون بر خلاف خواسته میا پتو رو پایین کشید.زمان وایستاد.زمان برای بیون بکهیون بیچاره ای که از بدو تولد محکوم به غم بود ایستاد.گوش هاش کر شده بود و تنها نگاهش روی بازوی میا فوکوس شده بود.حتی توان نفس کشیدن رو هم از یاد برده بود تا شاید فریاد بکشه تا از درد قفسه سینه اش کاسته بشه.بازوی میا از نصفش کلا قطع شده بود!

Angels of satanWhere stories live. Discover now