توضیحی در مورد این پارت بدم تا گیج نشین.این یه اسپشل پارت برای صد کا شدن فیک هست.
اولا از تمام ریدر هام متشکرم بخاطر تمام ویو و ووت و کامنت ها،شما دخترا و نمیدونم باشه یا نه ولی پسرای منین که بهتون عشق میورزم جزو افراد مهم زندگیم هستین.
قبل از اینکه به توضیحات برسیم میخوام دربار چانیولمون حرف بزنم.چانیول الماسی هست که دست تراش کار افتاده تا سیقل بخوره و زیباتر و درخشان تر از قبل بشه،این دوران غم و درد داره مثل سیقل و تراش خوردن یه الماس ولی وقتی این تراش خوردن ها تموم بشه اون الماس روی فلزی گرانبها که اکسوال ها هستن قراره که قرار بگیره و درخشان تر و پر نور تر از قبل بدرخشه و چشم های همه رو نوازش بکنه.اون همیشه چانیولی ما میمونه و خواهد موند🤍
خب و برسیم به توضیحات،ببینید وقتی شما سریالی رو تماشا میکنید بعدش قسمت های ویژه ای از اون سریال پخش میشه که کاراکتر ها یا همون بازیگر ها میان و درمورد شخصیتی که توش نقش آفرینی میکنن صحبت میکنن و توی این قسمت قراره تمام شخصیت ها وجود داشته(چه مرده،چه زنده)و سوالات متداولی که توی کامنت ها پرسیده میشد رو جواب بدن و در مورد حقایق های درمورد خودشون،علایق هاشون بهتون بگم و قراره فیک رو نقد بکنن.
به سوالات جواب بدن و شاید هم اسپویل هایی قراره انجام بدن.
امیدوارم از این قسمت لذت ببرید.
_________________________
همه شون توی اتاق بزرگی قرار داشتن و روی صندلی های سفید که اسمشون روش بود نشسته بودن و منتظر بودن.با روشن شدن روشنایی اتاق، تمام حضار اتاق سرجاشون احترام کردن و یک صدا تکرار کردن:«سلام به همه ما شخصیت های فیک فرشتگان شیطان هستیم.»
و الان نوبت معرفی تکی بود و از نقش اصلی داستان شروع شد.بکهیون باز هم تعظیمی کرد:
-سلام به همه من بیون بکهیون هستم در نقش بیون بکهیون و پونصد و سی.
چانیول تعظیمی کرد:
-سلام به همه من پارک چانیول هستم در نقش پارک چانیول و رییس باند مافیای فرشتگان شیطان.
و به ترتیب تمام شخصیت ها با ادای احترام خودشون رو معرفی کردن:
سهون:
«سلام من اوه سهون هستم در نقش اوه سهون و دست دوم رییس فرشتگان شیطان»
لوهان:
«سلام من لوهان هستم در نقش روان پزشک بکهیون و سی و سه»
میا:
«سلام من میا هستم در نقش میا و چهارصد و هفتاد»
YOU ARE READING
Angels of satan
FanfictionSeason one[Completed✅] Season two[ on going ] •اسم:فرشتگانِ شیطان •خلاصه:پارک چانیول تک فرزند قدرتمندترین مافیای کره و آسیا از وقتی که به دنیا اومد فهمید برای زنده موندن توی دنیای تاریکی که متولد شده برای حفاظت از خودش باید ظالم باشه و فقط با حس انت...
