۳۵.زخمی

98 13 77
                                    

#پارت_سی_و_پنجم 💫
( کانر )

با لبخندی روی لبم به سمت قصر خودم راه افتادم.
حق با کایلا بود ... حرف زدن با مادرم اون قدرا هم کار سختی نبود ... اون مادرمه ... حتی اگه بدترین کارها رو هم باهام کرده باشه ... بازم نمیتونم وجودش رو نادیده بگیرم ... دیدنش تو اون وضعیت ... قلبم رو به درد آورده بود ... من خیلی باهاش بد بودم و آزارش دادم ... این حالش رو بدتر میکرد.
آخ خدا ... باید از کایلا هم عذرخواهی کنم ... واقعا که گل کاشتی کانر.
_ آخه کجا می‌تونه رفته باشه؟
با شنیدن صدای خدمتکارا نگاهی بهشون انداختم.
_ با پرنس نیستش؟
_ نه ... من همه جا رو دنبالش گشتم ... ولی هیچ کدوم از دخترا هم نه دیدنش نه خبری ازش شنیدن.
_ چطوری قراره عروسی رو برگذار کنیم اگه نتونیم عروس رو پیدا کنیم؟
من: منظورتون چیه که نمیتونید پیداش کنید؟
وحشت زده برگشتن سمتم.
من: پرنسس کجاست؟
×××××
( آرسن )

اون نگاه ... وقتی که اسم کانر رو شنید ...
حتی یه لحظه هم برای دیدنش تردید نکرد.
یعنی انقدر مشتاق بود که ببینتش؟
جیمز: شما دوتا به گشتن توی حیاط اصلی ادامه بدید ... اگه پیداش کردید گزارشش رو بهم بدید.
متعجب رفتم جلو.
من: کاپیتان ... اینجا چه خبره؟ چرا انقدر شلوغه؟
جیمز: کایلا گمشده ... هیچ کس نمیدونه کجا رفته.
من: چی؟ چطور ممکنه؟ من همین نیم ساعت پیش تو اصطبل دیدمش ... یکی از خدمتکارا از پرنس براش پیام آورده بود که باید خیلی سریع ببینتش ... دقیق نگفت کجا باید بره ولی گفتش که خیلی ضروریه و باید هر چه سریع تر همدیگه رو ببینن.
جیمز: ولی با عقل جور در نمیاد.
من: چرا؟
کانر: چون من نخواستم پیش من بیاد.
با شنیدن صدای کانر برگشتم سمتش که با دوتا نگهبان پشتش بهمون نزدیک میشد.
من: چطور یه غریبه می‌تونه وارد قصر بشه؟
جیمز: آرسن آروم باش.
من: اگه چیزی که میگی درست باشه پس یکی اون خدمتکار رو اجیر کرده ... خدا می‌دونه کایلا رو کجا برده.
با اخم و خشن به کانر نگاه کردم و رخ به رخش وایستادم.
من: تنها چیزی که کایلا میخواست این بود که باهات حرف بزنه ... حتی بعد از اینکه از خودت روندیش ... به خاطر تو ممکنه ...
کانر: به خاطر من؟
یه قدم بهم نزدیک شد. 
کانر: نکنه یادت رفته که تو نگهبان شخصیشی ... تو کسی هستی که آخرین بار دیدتش ... به ذهنت نرسید که مواظبش باشی و دنبالش بری؟
چیزی نگفتم و فقط نگاش کردم.
کانر: خب ... من دیگه حرفی ندارم.
از کنارم رد شد و با صدای بلندی گفت: تمام قصر باید محافظت بشه ... برام مهم نیست اگه آجر به آجر این قصر رو بگردید ... تا وقتی که پرنسس پیدا نشده هیچ کس حق استراحت کردن نداره ... اون خدمتکار خائن هم زنده می‌خوام ... خودم می‌دونم باهاش چیکار کنم.
×××××
( کایلا )

_ هر چه قدر دلت میخواد جیغ بکش اژدها ... ولی هیچ کس صدات رو نمیشنوه.
لعنتی ... چطور گول‌ خوردم ... باید بیشتر حواسم رو جمع میکردم ...
دوباره برگشتم سمت اون مردها که دیدم همینطوری دارن زیاد و زیاد تر میشن ...
اینا هرکی که هستن ... تا منو نکشن ول نمیکنن ... اگه یه راه فرار پیدا نکنم کارم تمومه.
رعد و برقی زد که شمشیرای توی دستشون برق زد.
یهو با تمام توانم شروع کردم به دویدن سمت اون دختر ...
_ داره فرار می‌کنه ... بگیرینش.
یکیشون شمشیرش رو برد بالا و پایین آورد ولی قبل از اینکه بتونه بهم بخوره جاخالی دادم.
_ احمقا ... بگیرینش.
بهش طعنه زدم که پرت شد عقب ولی لحظه ی آخر لباسم رو گرفت و کشیدم عقب.
چرخیدم سمتش و دستم رو بلند کردم و کوبیدم تو صورتش که با درد دستش رو گذاشت رو صورتش و ولم کرد.
من: خائن ...
با صدایی از پشتم چرخیدم که شمشیری بالا رفت و روی دستم فرود اومد.
با درد روی زمین افتادم و چشمامو بستم.
آخ ...
به بازوی دست چپم نگاه کردم که زخمی شده بود و خون زیادی ازش میومد.
دستمو روی بازوم گذاشتم و به اون مرد نگاه کردم.
_ چرا هیچ پولکی روی صورتش نمایان نشده؟ مطمئنی خوده پرنسسه؟ 
_ معلومه که خودشه.
_ پس یعنی همین از دست اژدهای نیلگون بر میاد؟ حتی نمیتونه تبدیل شه؟
_ ولش کن مهم نیست ... بالاخره میتونیم دنیا رو از وجود نسل شما هیولاها پاک کنیم.
با دو تا دستش شمشیرش رو بلند کرد و خواست فرودش بیاره که سنگی به کلش خورد.
به پشتش نگاه کردم که جک رو دیدم.
جک: فرار کنید پرنسس.
من: جک از اینجا برو.
نگرانش بودم ... من زخمی شده بودم و نمیتونستم کاری کنم ... میترسیدم به خاطر من یه بلایی سرش بیاد.
_ تعقیبمون کرده ... نگهبانا به زودی خبردار میشن.
_ قبل از اینکه بتونه خبری ببره می‌کشمش.
از جام بلند شدم و شروع کردم به دویدن تا حواسشون از جک پرت بشه.
_ احمقا داره فرار میکنه.
متوجهم شدن و افتادن دنبالم.
حداقل جک رو ول کردن.
رفتم بین درختا تا گمم کنن.
_ لعنتی ... خیلی تند میدوعه ... ولی مهم نیست ... زخمی شده ... خیلی نمیتونه دور شه ... پیداش کنید.

Violet Where stories live. Discover now